سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
آن که عوض را باور کند ، در بخشش جوانمرد بود . [نهج البلاغه]
 
امروز: چهارشنبه 103 آذر 14

سال ششم هجرت بود که پا به عرصه وجود گذاشتی ای نفر ششم پنچ تن!


بیش از هر کس حسین از آمدنت خوشحال شد . دوید به سوی پدر و با خوشحالی فریاد کشید: ای پدر جان !‌خدا یک خواهر به من داده است.


زهرا گفت:علی جان اسم دخترمان را چه بگذاریم؟


حضرت مرتضی پاسخ داد: نامگذاری فرزندانمان سزاوار پدر شماست.من از ایشان سبقت نمی‌گیرم.


پیامبر تو را چون جان شیرین در آغوش فشرد ? بر گوشه لبهای خندانت بوسه زد و فرمود:نامگذاری این عزیز کار خود خداست.من چشم انتظار نام آسمانی او می‌مانم.


بلا فاصله جبرئیل آمد و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود اسم زینب را برای تو از آسمان آورد.


پیامبر از جبریل سوال کرد دلیل این غصه و گریه چیست؟


آه ...



 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در یکشنبه 86/3/6 و ساعت 9:48 صبح | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

کهف المهدی
مدیر وبلاگ : محمد حسین افشاری[45]
نویسندگان وبلاگ :
نیما ابراهیمی
نیما ابراهیمی (@)[0]

اکبر رهنمون
اکبر رهنمون (@)[0]

سید امین طاهری
سید امین طاهری (@)[0]

مجتبی موحدیان
مجتبی موحدیان (@)[12]

هادی بزاززادگان
هادی بزاززادگان (@)[0]

مصطفی کنعانی
مصطفی کنعانی[5]

آخرین مسافر کهف المهدی مهدی امام زمان حسین افشاری رضا صاحب الزمان زیارت علی اکبر لطیفیان شعر شهدا شهید عبادت خدا حبل طناب صراط نور برهان رحمت

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 8
مجموع بازدیدها: 49225
جستجو در صفحه

لینک دوستان
لوگوی دوستان
خبر نامه