سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بسا سخن که از حمله کارگرتر بود . [نهج البلاغه]
 
امروز: جمعه 103 اردیبهشت 7

والساده الولاه
و سروران زمامدار
ساده جمع سید به معنای سرور و آقا و متولی است
ولاه جمع والی به معنای سرپرست است

ولایت اهل بیت در طول ولایت خداوند قرار دارد لذا حضرت امیر میفرماید : بنده غیراز خودت مباش که خداوند تو را آزاد آفرید.
ولایت و سرپرستی فقط و فقط برای خداوند است و لا غیر مگر کسانی که خداوند به آنها این مقام را تنفیذ کرده باشد مثل پدر که بر فرزند ولایت دارد.
انما ولیکم الله و رسوله و الذین ءامنو و یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون
در اینکه این آیه در شان امیرالمومنین نازل شده شکی نیست که البته اگر کسی سوالی داشت بنده آمادگی پاسخگویی را دارم(mohammadhafshari@yahoo.com).

لذا ولایت امیرالمومنین به فرمان خداوند و از جنس ولایت خداوند است .
در مورد سیادت و آقایی حضرت هم باید عرض کنم که سیادت مراتب دارد . آقای هر جمعی از همان جمع است و متناسب با همان جمع که کل حزب بما لدیهم فرحون .
سید جمعیتهای بد انسانهای پلید و بد کارند و سید خوبان انسانهای با خدا و سالک .
مثلا سید سپاهیان عمر سعد او و یزید بودند.
فاطمه زهرا (س) سیده نساء عالمین است یا امام حسن و امام حسین علیهما السلام سید شباب اهل الجنه هستند ، پیامبر اسلام سید الانبیا هستند و ...
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در چهارشنبه 86/7/11 و ساعت 9:20 عصر | نظرات دیگران()

{} 1 – علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن حماد بن عیسی، عن ابراهیم بن عمر الیمانی، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس قال: سمعت أمیر المؤمنین علیه السلام یقول: نحن والله الذین عنی الله بذی القربی، الذین قرنهم الله بنفسه ونبیه صلی الله علیه وآله وسلم فقال: «ما أفاء الله علی رسوله من أهل القری فلله وللرسول ولذی القربی والیتامی والمساکین» منا خاصة ولم یجعل لنا سهماً فی الصدقة، أکرم الله نبیه وأکرمنا أن یطعمنا أوساخ ما فی أیدی الناس.

{} 1 – از سلیم بن قیس گوید: شنیدم که امیرالمومنین (ع) می فرمود: ما هستیم به خدا که خداوند قصد کرده از کلمه ذی القربی، آنان که خداوند آنها را مقرون به خود و پیغمبرش ساخته و فرموده (7 سوره حشر): «آن چه خداوند به رسول خود فیء داده است از اهل قریه پس از آن خدا است و از رسول است و از ذی القربی و یتیمان و مستمندان» از ما به خصوص، و برای ما از زکاه سهمی نداده است، خدا پیغمبر خود را گرامی داشته و ما را هم گرامی داشته که به ما بخوراند چرکین های آن چه را در دست مردم است. [237]
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در شنبه 86/6/24 و ساعت 9:25 عصر | نظرات دیگران()

انتظار فرج حضرت مهدی
(یوم الخلاص ص 220):
قال رسول الله (ص): انتظار الفرج عبادة. افضل اعمال امتی انتظار فرج الله عزوجل.
رسول اکرم (ص) فرمود: انتظار فرج عبادت است برترین کارهای امتم انتظار فرج خدای عزوجل است.
(یوم الخلاص ص 178):
قال الهادی (ع): اذا غاب صاحبکم عن دار الظالمین، فتوقعوا الفرج.
حضرت امام هادی (ع) فرمود: وقتی که صاحب اختیار شما از دیار ستمگران غائب شود پس منتظر فرج باشید.
(یوم الخلاص ص 220):
عن امیرالمؤمنین (ع): افضل العبادة الصمت و انتظار الفرج.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود: برترین عبادت خاموشی و انتظار فرج است.
(منتخب الأثر ص 498 و بحار ج 52 ص 122):
قال امیرالمؤمنین (ع): انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله، فان احب الأعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج. الاخذ بامرنا معنا غدا فی حظیرة القدس، و المنتظر للفرج کالمتشحط بدمه فی سبیل الله.

[ صفحه 205]

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: منتظر فرج باشید و از آسایش خدا نومید نشوید زیرا محبوبترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است گزیده‏ی فرمان ما در بهشت با ما خواهد بود و کسی که منتظر فرج باشد همانند کسی است که در راه خدا بخون خود بتپد.
(بحار ج 52 ص 144 و یوم الخلاص ص 227):
قال امیرالمؤمنین (ع): الزموا الارض و اصبروا علی البلاء، و لا تحرکوا بایدیکم و سیوفکم فی هوی السنتکم، و لا تستعجلوا بما لم یعجله الله لکم. فان من مات منکم علی فراشه، و هو علی معرفة حق ربه و حق رسوله و اهل بیته، مات شهیدا و وقع اجره علی الله، و استوجب ثواب مانوی من صالح عمله، و قامت النیة مقام اصلاته بسیفه و ان لکل شیئی مدة و اجلا.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: ملازم زمین باشید (بر زمین بنشینید) و بر بلاء صبر کنید و در هوا و خواهش زبان خود با دست و شمشیر خود به حرکت میائید و بدانچه خدا از شما شتاب نخواسته شتاب مکنید پس اگر کسی از شما در بستر خود بمیرد در حالی که حق پروردگار و حق رسول (ص) و حق اهل بیت رسول (ص) را بشناسد شهید مرده و اجرش بر خدا خواهد بود و استحقاق ثواب و پاداش نیت کار شایسته خود را دارد و نیت او مقام کشیدن شمشیر در راه خدا را دارد و همانا برای هر چیزی مدت و زمانی معین است.
(یوم الخلاص ص 232):
قال الامام زین العابدین (ع): انتظار الفرج من اعظم العمل.
حضرت امام زین العابدین (ع) فرمود: انتظار فرج از بزرگترین عمل است.
(اصول الکافی غیر مترجم ج 1 ص 372 و یوم الخلاص ص 234):
قال الباقر (ع): ماضر من مات منتظرا لأمرنا الا یموت فی وسط فسطاط المهدی و عسکره.
حضرت امام باقر (ع) فرمود: زیان ندید کسی که در حال انتظار امر ما بمیرد آنکه در وسط خیمه حضرت مهدی (ع) و لشکر او می‏میرد.

[ صفحه 206]

(یوم الخلاص ص 234 و مستدرک السفیه ج 10 ص 88):
عن الصادق (ع): اعلموا ان المنتظر لهذا الأمر له منل اجر الصائم القائم.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: بدانید که برای کسی که انتظار این امر را دارد بمانند شخصی روزه دار و نمازگزار پاداش است.
(بحار ج 52 ص 126 و یوم الخلاص ص 235):
قال الباقر (ع): رحم الله عبدا حبس نفسه علینا، رحم الله عبدا احیی امرنا... فقال له واحد من اصحابه سمع ذلک؛ فان مت قبل ان ادرک القائم؟ فقال
: القائل منکم: ان ادرکت القائم من آل محمد نصرته، کالمقارع معه بسیفه و الشهید معه، و له شهادتان.
امام باقر (ع) فرمود: خدای رحمت کناد بنده‏ای را که برای ما حبس نفس خود کند. خدای رحمت کناد بنده‏ای را که امر ما را زنده نگاه دارد. یکی از اصحاب به عرض حضرت رسانید: پس اگر پیش از اینکه ادراک حضرت قائم (ع) کنم؟ امام (ع) فرمود: گوینده شما: اگر قائم (ع) از آل محمد (ص) را ادراک کنم یاریش دهم مانند کسی باشد که در پیشگاه او شمشیر زند و با او به شهادت رسد و برای او پاداش دو شهادت باشد.
(منتخب الاثر ص 498 و یوم الخص ص 236):
قال الصادق (ع): من دین الأئمة الورع و العفة و الصلاح، و انتظار الفرج بالصبر.
امام صادق (ع) فرمود: از دین امامان (ع) پارسائی پاکدامنی و شایستگی و با صبر کردن به انتظار فرج بودن است.
(کمال الدین و تمام النعمه ص 15 و یوم الخلاص ص 238):
قال الصادق (ع): هیهات، هیهات. لا و الله لا یکون ما تمدون الیه اعینکم حتی تغربلوا لا و الله ما یکون ما تمدون الیه اعینکم حتی تمحصوا. لا یکون ما تمدون الیه اعینکم حتی یشقی من یشقی و یسعد من یسعد.
امام صادق (ع) فرمود: هرگز هرگز به خدا قسم آنچه بدان چشم می‏دوزید واقع نمی‏شود تا آنکه غربال شوید. نه به خدا قسم آنچه بدان چشم می‏دوزید«انتظارش را

[ صفحه 207]

می‏کشید» واقع نمی‏گردد تا آنکه آزمایش شوید.آنچه انتظارش را دارید واقع نمی‏گردد تا هر کسی که شقی و تبهکار است تبهکار شود و هر کسی سعید و نیکوکار است نیکوکار گردد.
(بحار ج 52 ص 101 و یوم الخلاص ص 238):
قال الصادق (ع): و الله لتکسرن کسر الزجاج. و ان الزجاج لیعاد فیعود کما کان. و الله لتکسرن کسر الفخار، و ان الفخار لا یعود کما کان.
امام صادق (ع) فرمود: به خدا قسم همانند شیشه شکسته می‏شود و شیشه پس از شکسته شدن اصلاح می‏شود و به حال خود برمی‏گردد به خدا قسم مانند کوزه شکسته می‏شرید و کوزه پس از شکسته شدن اصلاح پذیر نیست و به حال اول برنمی‏گردد.
(بحار ج 52 ص 111 و یوم الخلاص ص 238):
قال الصادق (ع): لا بد للناس ان یمحصوا و یمیزوا و یغربلوا. ان هذا الأمر لا یأتیکم الا بعد ایاس. لا والله حتی یشقی من یشقی، و یسعد من یسعد.
امام صادق (ع) فرمود: مردم ناگزیر آزمون و غربال می‏شوند همانا این امر برای شما صورت پذیر نمی‏گردد مگر پس از نومیدی نه به خدا قسم تا آنکه تبهکار، تبهکار گردد و سعادتمند، سعادتمند شود.
(یوم الخلاص ص 238):
قال الصادق (ع): لا یثبت علی امامته الا من قوی یقینه و صحت معرفته.
امام صادق (ع) فرمود: بر امامت حضرت قائم (عج) ثابت نمی‏ماند مگر کسی که ایمانش قوی و معرفتش صحیح باشد.
(الکافی ج 1 ص 371 و یوم‏الخلاص ص 239):
قال الصادق (ع): اعرف امامک، فانک ان عرفته لم یضرک تقدم هذا الأمر او تأخر و من عرف امامه، ثم مات قبل ان یری هذا الأمر، کان له مثل اجر من قتل معه.
امام صادق (ع) فرمود: امام خود را بشناس زیرا وقتی که او را بشناسی زیانی به تو نمی‏رسد خواه این امر مقدم و خواه مؤخر باشد و کس که امام خود را بشناسد سپس بمیرد پیش از آنکه وقوع این امر را ببیند پاداش کسی را دارد که در پیشگاه

[ صفحه 208]

امام (ع) کشته شده باشد.
(یوم الخلاص ص 239 و مستدرک السفینه ج 1 ص 88):
قال الصادق (ع): من مات منکم علی هذا الأمر، منتظرا له، کان کمن کان فی فسطاط القائم، ان المیت منکم علی هذا الامر، بمنزلة الضارب بسیفه فی سبیل الله المنتظر للثانی عشر کا لشاهر سیفه بین یدی رسول الله (ص) یذب عنه.
امام صادق (ع) فرمود: هر کس از شما بر انتظار این امر بمیرد مانند کسی باشد که در خیمه حضرت قائم (عج) جای دارد همانا آنکس که با ایمان به وقوع این امر بمیرد منزلت کسی دارد که در راه خدا شمشیر زده باشد و آنکس که انتظار امام دوازدهم را داشته باشد مانند کسی است که در پیشگاه حضرت رسول اکرم (ص) شمشیر کشیده و از حضرت دفاع کرده باشد.
(یوم الخلاص ص 245):
قال الصادق (ع): طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهور غیبته، و المطیعین له فی ظهوره اولئک اولیاء الله الذین لا خوف علیهم و لا هم یحزنون.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: خوشا حاب شیعیان قائم ما که انتظار ظهور او را در غیبتش دارند و فرمانبردار او در ظهورش باشند آنان اولیاء خدایند که هیچ ترس برای آنان نیست و اندوهناک نیستند.
(یوم الخلاص ص 245):
قال الصادق (ع): اذا مات المنتظر: و قام القائم بعده، کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه فجدوا. وانتظروا. هنیئا ایتها العصابة المرحومة... ثم قال عن المنتظرین ایضا: طوبی لمحبی قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته، و المطیعین له فی ظهوره.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: هنگامی که شخصی منتظر بمیرد و حضرت قائم (عج) پس از او قیام فرماید برای وی پاداش کسی باشد که قائم (عج) را ادراک کرده، پس تلاش کنید و منتظر باشید ای گروه رحمت شده این حالت بر شما گوارا باد سپس فرمود: کیانند منتظران خوشا حال دوستداران قائم (عج) که منتظر ظهور در غیبتش باشند و در ظهورش اطاعتش کنند.

[ صفحه 209]

(بحار ج 52 ص 129 و یوم الخلاص ص 246):
قال الرضا (ع): ما احسن الصبر و انتظار الفرج. اما سمعتم قول الله تعالی: «و ارتقبوا انی معکم رقیب فانتظروا انی معکم من المنتظرین» فعلیکم بالصبر، فانما یجیئی الفرج بعد الیأس. و قد کان الذین قبلکم اصبر منکم.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: چقدر صبر و انتظار فرج خوب است. آیا فرموده خدای تعالی را نشنیده اید؟ «و نگهبانی کنید که من با شما نگهبانم و منتظر شوید که من با شما از منتظران باشم» بر شما باد صبر کردن همانا فرج پس از نومیدی می‏آید و مردمی پیش از شما بودند که از شما بیشتر داشتند.
(یوم الخلاص ص 248):
قال الجواد (ع): افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج. من عرف هذا الأمر فقد فرج عنه بانتظار.
حضرت امام جواد (ع) فرمود: برترین کارهای شیعیان ما انتظار فرج است هر کس این امررا بشناسد خدا به سبب انتظارش گشایش می‏دهد.
(یوم الخلاص ص 249):
قال العسکری (ع): لاتزال شیعتنا فی حزن حتی یظهر ولدی الذی بشر به النبی (ص).
حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمود: همیشه شیعیان ما در اندوهند تا اینکه فرزندم که حضرت رسول اکرم (ص) مژده‏ی ظهورش را فرموده ظاهر گردد.
(منتخب الاثر ص 470 و یوم الخلاص ص 341):
قال الصادق (ع): فی قوله تعالی «و یقولون متی هذا الفتح ان کنتم صادقین قل یوم الفتح لا ینفع الذین کفروا ایمانهم، و لا هم ینظرون، فاعرض عنهم وانتظروا انهم منتظرون» السجده آیه 28 و 29 یوم الفتح یوم تفتح الدنیا علی القائم (ع) و لا ینفع احدا تقرب بالایمان لم یکن قبل ذلک مؤمنا بامامته و منتظرا لخروجه فذاک الذی ینفعه ایمانه، و یعظم الله عزوجل عنده قدره وشأنه و هو اجر الموالین لاهل البیت.
حضرت امام صادق (ع) در تفسیر آیه کریمه: «و می‏گویند این فتح در چه وقتی خواده»

[ صفحه 210]

بود اگر راست‏گو هستند. بگو ای رسول (ص) در روز فتح ایمان کافران سودی به حال آنها ندارد و به آنها مهلت داده نمی‏شود. پس از آنها رو گردان باش و منتظر باش که آنها نیز منتظرند» فرمود: روز فتح روزی است که دنیا برای قائم (عج) گشوده می‏شود و هیچکس را که بوسیله ایمان تقرب جسته در حالی که قبلا ایمان به امامتش نداشته و منتظر خروجش نبوده پس این است آنکس که ایمانش سود می‏دهد و خدای عزوجل قدر ومنزلتش و شأنش را بزرگ می‏کند و آن پاداش دوستداران اهل بیت (ع) است.
(یوم الخلاص ص 507):
قال الهادی (ع): هم ینتظرون الفرج اذا اظهر الماء علی وجه الأرض.
حضرت امام هادی (ع) فرمود: آنان انتظار فرج می‏برند هنگامی که آب بر روی زمین ظاهر شود.
(المیزان ج 10 ص 394):
عن محمد بن الفضیل عن الرضا (ع): قال سألته عن انتظار الفرج فقال او لیس تعلم ان انتظار الفرج من الفرج.
به نقل از محمد بن فضیل گفت از حضرت امام رضا (ع) درباره‏ی انتظار فرج پرسیدم فرمود: آیا نمی‏دانی که انتظار فرج، فرج است.
(اثبات الهداة ج 3 ص 537):
عن ابی‏بصیر عن ابی‏عبدالله (ع) انه قال ذات یوم: الا اخبر کم بما لا یقبل الله من العباد عملا الا به؟ فقلت: بلی قال: شهادة ان لا اله الا الله الی ان قال: و الانتظار للقائم (ع) ثم قال: ان لنا دولة یحیی (یجئی خ ل) الله بها اذا شاء و قال: من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الأخلاق و هو منتظر فان مات و قام القائم بعد کان له من الأجر مثل اجر من ادرکه.
به نقل از ابی بصیر (ره) از امام صادق (ع) که روزی فرمود: آیا به شما خبر بدهم به چیزی که خدا پاسخ عملی را قبول نفرماید مگر بدان چیزی؟ عرض کردم: آری فرمود: شهادت به وحدانیت خدا تا آنجا که فرمود... و انتظار خروج قائم (ع) سپس فرمود: برای دولتی باشد که خدا بوسیله آن حیات می‏بخشد و فرمود: هر کس دوست دارد که از اصحاب قائم (ع) باشد پس به انتظار بماند و پارسایی و اخلاق نیک پیشه سازد و

[ صفحه 211]

اگر بمیرد و حضرت قائم (عج) پس از مرگش قیام فرماید برای او اجر و پاداش کسی باشد که آنحضرت را ادراک نموده.
(بحار ج 52 ص 110):
عن ابی‏الجارود، عن ابی‏جعفر (ع) انه سبمعه یقول: لا تزالون تنتظرون حتی تکونوا کالمعز المهولة التی لا یبالی الجازر این یضع یده منها، لیس لکم شرف تشرفونه، و لا سند تسندون الیه امورکم.
به نقل از ابی‏جارود از حضرت امام باقر (ع) شنید که می‏فرمود: همیشه منتظر می‏مانید تا مانند گوسفند یا بز ترسو باشید که قصاب پاک نکنده در کدام عضوش دست گذارد و شما را شرافتی که به آن مشرف شوید نیست و تکیه گاهی نباشد تا بدان امور خود را اسناد دهید.
(اصول الکافی ج 1 ص 369 و بحار ج 52 ص 118):
روی عن جابر الجعفی قال: قلت لابی‏جعفر (ع) متی یکون فرجکم؟ فقال: هیهات هیهات لا یکون فرجنا حتی تغربلوا ثم تغربلوا ثم تغربلوا یقولها ثلاثا حتی یذهب الکدر و یبقی الصفو.
از جابر جعفر روایت شده گفت: به امام باقر (ع) عرض کردم فرج شما چه وقت خواهد بود؟ فرمود: هرگز هرگز فرج ما صورت پذیر نخواهد بود تا غربال شوید و این نکته را سه بار فرمود- تا کدورت وتیرگی برود و صفا، باقی ماند.
(اصول الکافی ج 1ص 369 و بحار ج 52 ص 118):
عن ابی‏عبدالله (ص) قال: ذکرنا عنده ملوک بنی فلان، فقال: انما هلک الناس من استعجالهم لهذا الامر ان الله لا یعجل لعجلة العباد، ان لهذا الامر غایة ینتمی الیها، فلو قد بلغوها لم یستقدموا ساعة و لم یستئأخروا.
راوی گوید: در محضر حضرت امام صادق (ع) از پادشاهان فلان طائفه مذاکره می‏کردم حضرت فرمود: مردم به خاطر شتابی که به این امر داشتند به هلاکت رسیدند همانا خدا برای شتاب بندگان عجله وشتاب نفرماید همانا این امر پایانی دارد و چون به آن رسند نه ساعتی به پیش خواهد افتاد و نه به عقب.

[ صفحه 212]

(بحار ج 52 ص 122):
عن علی (ع) قال: قال رسول الله (ص): من رضی عن الله بالقلیل من الرزق رضی الله عنه بالقلیل من العمل، و انتظار الفرج عبادة.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: هرکس از خدا به روزی اندک خشنود باشد خدا از او به عمل اندک راضی گردد و انتظار فرج عبادت است.
(بحار ج 52 ص 122):
عن علی بن الحسین (ع) قال: تمتد الغیبة بولی الله الثانی عشر من اوصیاء رسول الله (ص) و الائمة بعده، یا اباخالد ان اهل زمان غیبته، القائلون بامامته، المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان، لأن الله تعالی ذکره اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة، و جعلهم فی ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله (ص) بالسیف اولئک المخلصون حقا، و شیعتنا صدقا و الدعاة الی دین الله سرا و جمعوا، و قال: انتظار الفرج من اعظبم الفرج.
حضرت امام سجاد علی بن الحسین (ع) فرمود: غیبت به ولی خدا دوازدهمین وصی رسول خدا (ص) و امامان (ع) پس از آن حضرت امتداد می‏یابد ای ابوخالد همان مردم زمان غیبتش که اعتقاد به امامتش دارند و منتظر ظهورش می‏باشند برترین مردم هر زمانی هستند زیرا خدای تعالی عقل و معرفت و فهمی آنچنان به آنان عطاء فرموده که غیبت مهدی (عج) در نزد آنان منزلت مشاهده و دیدار دارد و آنانرا در آن زمان منزلت مجاهدان با شمشیر در پیشگاه رسول الله (ص) می‏بخشد و آنان حقا مخلصانند و از روی صدق و راستی شیعیان ما دعوت کنندگان به سوی دین خدا آشکار و نهان می‏باشند و فرمود: انتظار فرج از بزرگترین فرج و گشایش است.
(بحار ج 52 ص 123):
عن جابر قال: دخلنا علی ابی‏جعفر محمد بن علی (ع) و نحن جماعة بعد ما قضینا نسکنا فودعناه و قلنا له: اوصنا یابن رسول الله فقال: لیعن قویکم ضعیفکم، و لیعطف غنیکم علی فقیرکم، و لینصح الرجل اخاه کنصحه لنفسه، و اکتما اسرارنا،

[ صفحه 213]

و لا تحملوا الناس علی اعناقنا. و انظروا امرنا و ماجااءکم عنا، فان وجد تموه فی القران موافقا فخذوا به، و ان لم تجدوه موافقا فردوه، و ان اشتبه الأمر علیکم فقفوا عنده، و ردوه الینا حتی نشرح لکم من ذلک ما شرح لنا، فاذا کنتم کما اوصینا کم و لم تعدوا الی غیره فمات منکم قبل ان یخرج قائمنا کان شهیدا، و من ادرک قائمنا فقتل معه، کان له اجر شهیدین و من قتل بین یدیه عدوا لنا کان له اجر عشرین شهیدا.
به نقل از جابر گفت: ما گروهی که اعمال حج را انجام داده بودیم به خدمت حضرت امام باقر (ع) رسیدیم چون وداعش نمودیم عرض کردیم: یابن رسول الله ما را وصیت کن فرمود: باید نیرومند شما به ضعیفانشان کمک دهد و ثروتمند بر تهیدست عطوفت ورزد و باید مرد خیرخواه برادر دینی خویش باشد آنچنانکه برای خود خیر خواهد و اسرار و رازهای ما را پنهان کنید و مردم را بر گردن ما تحمیل ننماید و به فرمان ما آنچه از ما به شما می‏رسد نظر کنید. اگر با قرآن کریم موافق بود آن را بگیرید و به کار ببندید و اگر مخالف با قرآن شریف یافتید آن را رد کنید و اگر امری بر شما مشتبه باشد در کنارش توقف کنید و آن را رد کنید بسوی ما بدانگونه که برای شما شرح داده شده شرح دادیم و چون ترتیبی که به شما وصیت کرده‏ایم باقی باشید و از آن تجاوز ننمائید و کسی از شما پیش از خروج قائم ما بمیرد شهید خواهد بشمار آمد و هر کس ادراک حضور قائم ما کند و در خدمت او کشته شود پاداش دو شهید دارد و هر کس در پیشگاه او دشمن را بکشد بیست شهید را خواهد داشت.
(یوم الخلاص ص 226):
قال رسول الله (ص) معاشر الناس: ابشروا بالفرج، فان وعد الله لا یخلف، و قضاءه لا یرد، و هو الحکیم الخبیر، و ان فتح الله قریب.
رسول خدا(ص) فرمود مردم بشارت داده شدید به فرج همانا وعده خداوند خلاف نیست و قضایش رد نمی‏شود و او دانای آگاه است و همان فتح و پیروزی نزدیک است.
(بحار ج 52 ص 123):
قال امیرالمؤمنین (ع): انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله، فان احب الأعمال

[ صفحه 214]

الی الله عزوجل انتظار الفرج.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود: انتظار فرج داشته باشید و مأیوس و نومید از لطف و رحمت خدا نگردید زیرا بهترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است.
(بحار ج 52 ص 124):
عن یحیی بن ابی‏القاسم قال: سألت الصادق جعفربن محمد (ع) قول الله عزوجل «الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین. الذین یؤمنون بألغیب» فقال: المتقون شیعة علی (ع)، و الغیب فهو الحجة الغائب و شاهد ذلک قول الله عزوجل، «و المنتظرین». فاخبر عزوجل ان الآیة هی‏الغیب و الغیب هو الحجة و تصدیق ذلک قول الله عزوجل «و جعلنا ابن‏مریم وامه آیة» یعنی حجة.
به نقل از یحیی بن ابی‏القاسم گفت: از حضرت امام صادق (ع) در تفسیر آیه کریمه: «الم این کتاب شکی در آن نیست در آن هدایت از برای متقیان است آنانکه ایمان به غیب دارند» پرسیدم فرمود: متقیان شیعیان حضرت امیرالمؤمنین (ع) می‏باشند و غیبت همان حجت غائب است و شاهد این بیان آیه‏ی شریفه: «می‏گویند چر ا بر او آیتی از پروردگارش فرود نمی‏آید پس بگو ای رسول (ص) همانا غیب خاص خدا است پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم» خدای عزوجل خبرداده که آیت همان غیب و غیب همان حجت باشد و تصدیق این سخن را آیه مبارکه: «و قرار دادیم فرزند مریم ومادرش را آیت» یعنی حجت، می‏کند.
(مستدرک سفینة البحار ج 1 ص 88):
فی حدیث عن مولینا الجواد (ع) قال: افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج.
در ضمن حدیث از حضرت امام جواد (ع) فرمود: برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج می‏باشد.
(بحار ج 52 ص 125):
عن علاء بن سیابة قال: قال ابوعبدالله (ع): من مات منکم علی هذا الاأمر منتظرا له کان لمن کان فی فسطاط القائم (عج).
به نقل از علاء بن سیابه گفت: حضرت امام صادق (ع) فرمود: کسیکه از شما بمیرد و در حالی که منتظر این امر باشد مانند کسی خواهد بود که در خیمه قائم (ع) بسر برده.

[ صفحه 215]

(بحار ج 52 ص 126):
عن عبدالحمید الواسطی قال: قلت لابی‏جعفر (ع): اصلحک الله لقد ترکنا اسواقنا انتظارا لهذا الامر حتی او شک الرجل منا یسأل فی یدیه، فقال: یا عبدالحمید اتری من حبس نفسه علی الله لا یعجل الله له مخرجا بلی و الله لیجعلن الله له مخرجا، رحم الله عبدا حبس نفسه علینا، رحم الله عبدا احیا امرنا قال: قلت: فان مت قبل ان ادرک القائم فقال: القائل منکم: ان ادرکت القائم من آل محمد نصرته کالمقارع معه بسیفه، و الشهید معه له شهادتان.
به نقل از عبدالحمید واسطی گفت: به حضرت امام باقر (ع) عرض کردم: خدای اصلاح کار شما را فرماید به خدا قسم ما بازارهای خود را به خاطر انتظار این امر وانهادیم تا آنجا که نزدیک شده برخی از ما به گدایی افتد. فرمود: ای عبدالحمید آیا دیده‏ای که کسی در راه خدا خود را دچار زحمتی کند و خدا برای او راه فرج و گشایش نگشاید؟ آری به خدا قسم البته خدا برایش راه گشایش باز می‏کند خدای رحمت کناد بنده‏ای را که در راه ما خود را برنج در افکند خدای رحمت کناد بنده‏ای را که امر ما را زنده کند. گفت: عرض کردم: پس اگر پیش از آنکه قائم (عج) را ادراک کنم بمیرم فرمود: گوینده‏ی شما اگر بگوید: اگر ادراک قائم آل محمد (عج) نمایم او را کمک می‏دهم مانند کسی که با شمشیر خود در پیشگاه او رزم کرد، و برای شهید در حضور او پاداش دو شهید دارد.
(بحار ج 52 ص 126):
عن الفیض بن المختار قال: سمعت اباعبدالله (ع) یقول: من مات منکم و هو منتظرا لهذا الامر کمن هو مع القائم فی فسطاطه قال: ثم مکث هنیئة ثم قال: لا بل کمن قارع معه بسیفه، ثم قال: لا و الله الا کمن استشهد مع رسول الله.
به نقل از فیض بن مختار گفت: از حضرت امام صادق (ع) می‏فرمود: هر کس از شما که منتظر این امر باشد بمیرد همانند کسی است که با حضرت قائم (عج) در خیمه‏اش مانده. سپس اندکی درنگ کرد و آنگاه فرمود: نه بلکه همچون کسی است که با شمشیر خود در خدمتش جهاد کرده پس از آن فرمود: نه به خدا قسم مانند کسی است که در رکاب حضرت رسول اکرم (ص) بفیض شهادت رسیده باشد.

[ صفحه 216]

(مستدرک سفینة البحرا ج 1 ص 89):
فی کتاب مولینا العسکری (ع) الی علی بن بابویة: و علیک بالصبر و انتظار الفرج فان النبی (ص) قال: افضل اعمال امتی انتظار الفرج.
در نامه‏ی حضرت امام حسن عسکری (ع) به علی بن بابویه (ره) است: بر تو باد که صبر و انتظار فرج داشته باشی زیرا رسول خدا (ص) فرمود ژ برترین کارهای امت من انتظار فرج است.
(بحار ج 52 ص 141):
عن زرارة قال: قال ابوعبدالله (ع): اعرف امامک فانک اذا عرفته لم یضرک تقدم هذا الامر و تاخر.
به نقل از زرارة گفت: حضرت امام صادق (ع) فرمود: امام خود را بشناس که چون او را شناختی مقدم و مؤخر بودن این امر به تو زیانی نرساند.
(بحار ج 52 ص 42):
عن الفضیل بن یسار قال: سألت ااعبدالله (ع) عن قول الله عزوجل (یومن ندعو کل اناس بامامهم، فقال: یا فضیل اعرف امامک فانک اذا عرفت امامک لم یضرک تقدم هذا الامر و تأخر، و من عرف امامه ثم مات قبل ان یقوم صاحب هذا الامر، کان بمنزلة من کان قاعدا فی عسکره لا بل بمنزلة من کان قاعدا تحت لوائه.
به نقل از فضیل بن یسار (ره) گفت: از امام صادق (ع) تفسیر این آیه شریفه را: «در روزی که می‏خوانیم هر قومی را بوسیله امامشان» پرسیدم فرمود: ای فضیل امام خود را بشناس که چون او را شناختی مقدم یا مؤخر بودن این امر به تو ضرری نمی‏رساند و هر کس که امام خود را بشناسد و بمیرد پیش از اینکه صاحب الامر (عج) قیام فرماید منزلت کسی را دارد که در لشکر او نشسته نه بلکه بمنزله کسی باشد در زیر پرچم او نشسته باشد.
(اصول الکافی ج 1 ص 371 و بحار ج 52 ص 142):
عن ابی‏بصیر (ره) قال: قلت لابی‏عبدالله (ع): جعلت فداک متی الفرج؟ فقال: یا بابصیر انت ممن یرید الدنیا؟ من عرف هذا الامر فقد فرج عنه بانتظاره.
به نقل از ابی‏بصیر (ره) گفت: به حضرت امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم

[ صفحه 217]

فرج چه وقتی واقع می‏شود؟ فرمود: ای ابوبصیر تو از کسانی که دنیا می‏خواهند هستی؟ کسی که این امر را بداند به سبب انتظارش در فرج است.
(بحار ج 52 ص 145):
عن یحیی ابن‏العلاء، عن ابی‏جعفر (ع) قال: کل مؤمن شهید و ان مات علی فراشه فهو شهید، و هو کمن مات فی عسکر القائم (ع)، ثم قال: ایحبس نفسه علی الله ثم لایدخل الجنة.
به نقل از یحیی بن علاء از حضرت امام باقر (ع) فرمود: هر مؤمنی شهید است واگر چه در بستر خود بمیرد شهید است و او مانند کسی باشد که در لشکر حضرت قائم (عج) حضور دارد سپس فرمود: آیا در راه خدا حبس نفس کند (خویشتن دار باشد) سپس داخل بهشت نمی‏شود.
(بحار ج 52 ص 145):
عن جابر عن ابی‏جعفر (ع) انه قال: یأتی علی الناس زمان یغیب عنهم امامهم، فیاطوبی للثابتین علی امرنا فی ذلک الزمان، ان ادنی ما یکون لهم من الثواب ان ینادیهم الباری عزوجل. عبادی امنتم بسری و صدقتم بغیبی، فأبشروا بحسن الثواب منی، فأنتم عبادی و امائی حقا، منکم اتقبل و عنکم اعفو، و لکم اغفر، و بکم اسقی عبادی الغیث، و ادفع عنهم البلاء، و لو لا کم لأنزلت علیهم عذابی قال جابر: فقلت: یابن رسول الله فما افضل ما یستعمله المومن فی ذلک الزمان؟ قال: حفظ اللسان و لزوم البیت.
به نقل از جابر از حضرت امام باقر (ع) فرمود: زمانی بر مردم رخ نماید که امام (ع) آنان از ایشان غائب گردد ای خوشا حال ثابت قدمان در امر ما در آن زمان همانا نزدیکترین ثوابی که دارند پروردگار عزوجل به ایشان نداء فرماید: ای بندگان من ایمان به سر از من آوردید و به غیب من تصدیق نمودید پس شما را بشارت باد به ثواب خوب از من شما بندگان و کنیزان من هستید حقا. از شما می‏پذیرم و از شما عفو می‏کنم و شما را می‏آمرزم و بوسیله شما به بندگانم باران مبذول و بلاء از آنان دفع می‏کنم و اگر شما نبودید عذابم را بر آنها نازل می‏کردم. جابر گوید: عرض کردم: یابن رسول‏الله (ص) چه چیزی برتری دارد که مؤمن در آن زمان بکار گیرد؟ فرمود:

[ صفحه 218]

نگهداشتن زبان و در خانه نشستن.
(بحار ج 52 ص 145):
عن ابی‏عبدالله (ع) قال: اقرب ما یکون العباد الی الله عزوجل و ارضی ما یکون عنهم اذا افتقدوا و حجةالله، فلم یظهر لهم، و لم یعلموا بمکانه، و هم فی ذلک یعلمون انه لم تبطل حجةالله، فعندها فتوقعوا الفرج کل صباح و مساء، فان اشد ما یکون غضب الله علی اعدائه اذا افتقدوا حجته، فلم یظهرلهم، و قد علم ان اولیاءه لا یرتابون و لو علم انهم یرتابون لما غیب حجته طرفة عین، و لا یکون ذلک الا علی رأس شرار الناس.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: چیزی که بندگان را به خدای عزوجل نزدیکتر سازد و خدا را راضی‏تر نماید هنگامی که مردم حجت خدا را نیابند و برای ایشان ظاهر نگرد و جایش را ندانند و آنان با این حال می‏دانند که حجت خدا باطل نگردیده پس در این وقت هر صبح و شام توقع و انتظار فرج داشته باشد زیرا شدیدترین غضب خدا بر دشمنانش وقتی باشد که حجت او را نیابند و بر آنها ظاهر نگردد و خدا داند که دوستانش شک و تردید نیستند و اگر خدا بداند که در شک و تردیدند هیچوقت ولو به یک لحظه حجت خود را غائب نمی‏سازد و انی کار نمی‏شود مگر بسر مردم شریر و بد.
(نهج الفصاحه ص 110):
قال رسول الله (ص): انتظار الفرج بالصبر عبادة.
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: انتظار فرج بوسیله صبر کردن عبادت است.
(نهج الفصاحه ص 110):
قال رسول الله (ص): انتظار الفرج من الله عبادة.
رسول خدا (ص) فرمود: انتظار فرج از خدا عبادت است.
(اثبات الهداة ج 3 ص 446):
عن ایوب بن نوح عن ابی‏الحسن الثالث قال: اذا رفع علمکم من بین اظهرکم فتوقعوا الفرج من تحت اقدامکم.
به نقل از ایوب بن نوح از حضرت امام هادی (ع) فرمود: وقتی که علم از میان شما

[ صفحه 219]

رخت بربندد توقع و انتظار فرج از زیر قدمهای خود داشته باشید.
(اثبات الهداة ج 3 ص 576):
وجدت بخط بعضی علمائنا علی ظهر کتاب ثواب الاعمال نسخة مکتوب ابی‏محمد الحسن بن علی العسکری (ع) الی ابی‏الحسن علی بن الحسین بن بابویه القمی و هو طویل یقول فیه: و علیک بالصبر و انتظار الفرج فان رسول الله (ص) قال افضل اعمال امتی انتظارا الفرج، و لا تزال شیعتنا فی حزن حتی یظهر ولدی الذی بشر به النبی (ص) و قال: انه یملاء الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. فاصبر یا شیخی اباالحسن علی بن الحسن، و مرجمیع شیعتی بالصبر فان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین.
صاحب کتاب اثبات الهداة (ره) فرماید: به خط برخی از علماء ما بر پشت کتاب ثواب الاعمال نسخه نامه حضرت امام حسن بن علی عسکری (ع) را که به ابوالحسن علی بن الحسین بابویه قمی رضی الله نوشته بود و آن بسیار طولانی بود در آن نامه فرمو د: و بر تو باد که صبر و انتظار فرج داشته باشی زیرا رسول الله (ص) فرمود: برترین اعمال امتم انتظار فرج است و همیشه شیعیان ما در حزن و اندوه بسر می‏برند تا فرزندم (ع) ظاهر شود که رسول اکرم (ص) بشارت او را داده و فرموده: او زمین را لبریز از عدل و داد می‏کند همچنانکه پر از ظلم و جور شده باشد پس ای شیخ من از ابوالحسن علی بن الحسین صبرکن و همه شیعیانم را نیز به صبر فرمان ده زیرا زمین ملک خدا است آنرا به ارث به هر کس از بندگانش بخواهد دهد و سرانجام کار با متقیان است.
(اصول الکافی ج 1 ص 372):
عن فضیل بن یسار قال: سمعت اباجعفر (ع) یقول: من مات و لیس له امام فمیتته میتة جاهلیة و من مات و هو عارف لامامه لم یضره تقدم هذا الامر او تأخر و من مات و هو عارف لامامه کان کمن هو مع القائم فی فسطاطه.
به نقل از فضیل بن یسار (ره) گفت: از حضرت امام باقر (ع) شنیدم می‏فرمود: کسیکه بمیرد و برای امامی نباشد مردنش مانند مردن دوران جاهلیت. و هرکس بمیرد در حالی که امام خود را بشناسد همچنان کسی باشد که با حضرت قائم (عج) در

[ صفحه 220]

خیمه‏اش حضور دارد.
(الحاسن البرقی ص 173):
قال ابوعبدالله (ع): من مات منکم علی هذا الامر منتظرا له کان کمن کان فی فسطاط القائم (عج).
امام صادق (ع) فرمود هر که بمیرد با اعتقاد به امر ولایت و منتظر حضرت مهدی (ع) باشد مثل کسی است که با حضرت مهدی (ع) همراه در خیمه مخصوص آن حضرت باشد.
(المحاسن البرقی ص 173):
عن ابی‏عبدالله (ع) قال: من مات علی هذا الامر کان بمنزلة من حضر مع القائم و شهد مع القائم (ع).
حضرت امام صادق (ع) فرمود: هر کس بمیرد با اعتقاد به امر ولایت منزلت کسی را دارد که در محضر قائم (ع) حاضر شده و در پیشگاه او به شهادت رسیده باشد.
(المحاسن البرقی ص 174):
قال ابوعبدالله (ع): ان المیت منکم علی هذا الامر بمنزلة الضارب بسیفه فی سبیل الله.
امام صادق (ع) فرمود: شخصی که از شما با اعتقاد به امر ولایت بمیرد منزلت کسی را دارد که در راه خدا شمشیر زده باشد.
(المحاسن البرقی ص 290):
قال ابوعبدالله (ع): افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله.
امام صادق (ع) فرمود: برترین عبادت مؤمن انتظار فرج و گشایش خدا است.
(بحار ج 52 ص 131):
عن ابی‏عبدالله (ع) قال: من عرف هذا الامر ثم مات قبل ان یقوم القائم (ع) کان له مثل اجر من قتل معه.
امام صادق (ع) فرمود: هر کس امر ولایت را بشناسد و پیش از اینکه حضرت قائم (ع) قیام کند بیمرد و برای پاداش کسی ثابت است که در رکاب او به شهادت رسیده باشد.

[ صفحه 221]

(بحار ج 52 ص 138):
عن ابی‏المرهف قال: قال ابو عبدالله (ع): هلکت المحاضیر قلت: و ما المحاضیر؟ قال: المستعجلون - و نجا المقربون، و ثبت الحصن علی اوتادها، کونوا احلاس بیوتکم، فان الفتنة علی من آثارها، و انهم لا یرید ونکم بحاجة الا اتاهم الله بشاغل لامر یعرض لهم.
به نقل از ابی‏مرهف گوید: امام صادق (ع) فرمود: محاضیر نابود شدند. عرض کردیم: محاضیر چیست؟ فرمود: شتابگران و رهایی یافتند کسانی که می‏گویند فرج نزدیک است و انتظار نزدیک بودن آنرا دارند دژ و قلعه مخالفین اساسش ثابت است شما در خانه‏های خود بنشینید. و زیان فتنه بیشتر به کسی می‏رسد که آنرا برانگیخته است و مخالفین به سبب حاجتی اراده شما نکنند مگر خدا آنها را سرگرم کاری کند که عارض آنها شود.
(بحار ج 52 ص 149):
عن ابی‏عبدالله (ع) انه قال: کیف انتم اذا بقیتم دهرا من عمرکم لا تعرفون امامکم؟ قیل له: فاذا کان ذلک کیف نصنع؟ قال: تمسکوا بالامر الاول حتی یستیقن.
امام صادق (ع) فرمود: چگونه خواهید بود هنگامی که روزگاری از عمر خود را بگذرانید وامام خو د را نشناخته باشید؟ عرض کردند: چون اینگونه شود ما چه کار کنیم؟ به امر اول مستمسک شوید تا یقین حاصل گردد.

[ صفحه 222]
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در چهارشنبه 86/6/14 و ساعت 2:43 عصر | نظرات دیگران()

آیاتی که مطابقت با حضرت مهدی دارد
(بحار ج 51 ص 48 و منتخب الأثر ص 294):
عن ابیعبدالله (ع) فی قوله تعالی: «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض» (النمل 62) حدثنی ابی عن الحسن بن علی بن فضال عن صالح بن عقبة عن ابیعبدالله (ع) قال: نزلت فی القائم من آل محمد (ع) و الله هو المضطر اذا صلی فی المقام رکعتین دعا الی الله فاجابه و یکشف السوء و یجعله خلیفة فی الارض.
پدرم از حسن بن علی بن فضال از صالح بن عقبة از: امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه «چه کسی است که پاسخ مظفری را که او را بخواند می‏دهد و رنج از او دور می‏کند و شما را در زمین جانشین پیشینیان سازد. فرمود: آیه شریفه درباره حضرت قائم آل محمد (ع) نازل شده و به خداوند سوگند اوست مظطر هنگامی که در مقام ابراهیم (ع) دو رکعت نماز خواند وخداوند را صدا زند و خداوند دعایش را مستجاب گرداند و رنج را از وی دور کند و او را خلیفه زمین قرار دهد.
(بحار ج 52 ص 324 و منتخب الاثر ص 294):
عن ابیعبدالله (ع): قوله تعالی: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی‏الدین کله و لو کره المشرکون» قال: اذا خرج القائم لم یبق مشرک بالله

[ صفحه 24]

العظیم، و لا کافر الا کره خروجه حتی لو کان فی بطن صخرة لقالت الصخرة: یا مؤمن فی مشرک فاکسرنی: واقتله.
امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه‏ی «اوست خدایی که رسولش را برای هدایت مردم با دین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان پیروز گرداند اگر چه مشرکان را خوش نیاید» فرمود: زمانی که حضرت قائم خروج کند نه مشرکی به خداوند عظیم باقی ماند و نه کافری که ظهورش را ناخوشایند داند کافر اگر چه در درون سنگی پنهان شود آن سنگ به سخن آید و گوید ای مؤمن در درون من مشرکی است مرا بشکن و کافر را بکش.
(منتخب الأثر ص 295):
عن ابی‏بصیر (ره) عن ابیعبدالله (ع): فی قوله عزوجل. «وعدالله الذین امنوا منکم و عملو الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا» (النور 55) قال: القائم و اصحابه.
ابی‏بصیر (ره) از امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه «وعده داده است خداوند آنانی که ایمان آورده‏اند و عمل صالح انجام دادند آنان را جانشینان دیگران در زمین قرار دهد چنانچه صالحان قبل را جانشین در زمین قرار داد وآنان قدرت دین دهد بدانگونه که راضی گردند و پس از خوف و ترس آنان را ایمن سازد که فقط مرا عبادت کنند و شرک بمن نیاورند» فرمود: آیه درباره حضرت قائم (ع) و یارانش می‏باشد.
(منتخب الأثر ص 295):
عن ابی‏عباس (ره) فی قوله تعالی:«لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» (التوبه:33) قال: لا یکون ذلک حتی لا یبقی یهودی و لا نصرانی، و لا صاحب ملة الا دخل فی الاسلام حتی یأمن الشاة و الذئب والبقر و الأسد و الانسان و الحیة و حتی لا تقرض فارة جرابا و حتی توضع الجزیة و یکسر الصلیب و یقتل الخنزیر و ذلک قوله «لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون».
به روایت ابن عباس (ره) در تفسیر آیه شریفه (او را با دینی درست و بر حق فرستاد تا او را بر همه اینها پیروز گرداند هر چند مشرکان را خوش نیاید) فرمود: این امر تحقق

[ صفحه 25]

نمی‏یابد تا اینکه نه یهودیی و نه نصرانی و یا صاحب ملت و کیش دیگری در روی زمین نباشد مگر اینکه داخل در اسلام گردند تا اینکه گوسفند و گرگ و گاو و شیر و انسان و مار در امنیت با هم زندگی نمایند و تا اینکه موش از انبان چیزی برندرد و جزیه بر اهل ذمه نهاده شود و دیگر جزیه نگیرند و صلیب شکسته گردد و خوکها کشته گردند و این است مصداق آیه شریفه (با دینی حق او را پیروز گرداند بر همه مشرکان».
(سفینة البحار ج 2 ص 701 و نورالثقلین ج 4 ص 110):
فی کتاب کمال الدین باسناده الی حکیمة قالت: لما کان الیوم السابع من مولد القائم جئت الی ابی‏محمد (ع) فسلمت علیه و جلست فقال: هلمی الی ابنی فجئت بسیدی و هو فی الخرقة ففعل به کفعله الاول ثم ادلی لسانه فی فیه کانما یغذیه لبنا و عسلا، ثم قال: تکلم یا بنی قال: اشهد ان لا اله الا الله و ثنی بالصلوة علی محمد و علی امیرالمؤمنین و علی الائمة الطاهرین (ع) حتی وقف علی ابیه (ع) ثم تلاهذه: «بسم الله الرحمن الرحیم و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین. و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون.
در کتاب کمال الدین باسنادش به حضرت حکیمه گفت: چون روز هفتم از مولد حضرت قائم (ع) فرا رسید من به نزد حضرت عسکری (ع) آمدم و سلام گفتم و نشستم بمن فرمود: فرزندم را بیاور من او را به پارچه‏ای پیچیدم و به محضر امام (ع) آوردم و کاری که در روز نخست انجام داده بود انجام داد آنگاه زبان مبارک را در دهان کودک چرخاند تو گوئیی باو شیر و عسل می‏خوراند آنگاه فرمود: سخن بگو پسرم او شهادت بر وحدانیت خداوند و به رسالت پیغمبر داده ثنا و دعا بر پیامبر و بر امیر مؤمنان و همه ائمه معصومین صلوات الله و سلامه علیهم و درود فرستاد و تا بنام پدر بزرگوارش رسید و ایستاد و این آیه شریفه را خواند «و ما بر آن هستیم که بر مستضعفان روی زمین منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم و آنها را در آن سرزمین مکانت بخشیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان چیزی که از آن می‏ترسیدند نشان دهیم.»

[ صفحه 26]

(اثبات الهداة ج 3 ص 553):
عن ابی‏خالد الکابلی قال: قال ابوجعفر (ع): و الله لکانی انظر الی القائم (ع) و قد اسند ظهره الی الحجر ثم ینشد الله حقه الی ان قال: ثم ینتهی الی المقام فیصلی رکعتین، و ینشد الله حقه ثم قال: هو المضطر فی کتاب الله فی قوله تعالی: «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء یجعلکم خلفاء الارض (النمل:66) فیکون اول من یبایعه جبرئیل، ثم الثلاثماة و ثلثة عشر رجلا.
ابی‏خالد کابلی روایت کرده گفت امام باقر (ع) فرمود: به خداوند سوگند گویی می‏بینم حضرت قائم (ع) را که پشت به حجرالأسود داده و خداوند را سوگند می‏دهد بحق خدائیش تا آنکه فرمود: آنگاه به مقام ابراهیم (ع) آید و دو رکعت نماز گزارد، باز خداوند را بحقش سوگند می‏دهد سپس فرمود: اوست مضطری که در کتاب خدا فرموده آیا که درمانده را چون بخواندش پاسخ می‏دهد و رنج را از او دور می‏کند و شما را در زمین جانشین پیشینیان می‏سازد آیا با وجود الله خدای دیگری است چه اندک پند می‏گیرند» نخستین کسی که با حضرت بیعت کند جبرئیل (ع) سپس سیصد و سیزده مرده می‏باشند.
(اثبات الهداة ج 3 ص 563):
عن الحسین بن محمد بن عبدالله بن الحسن عن ابیه عن ابی‏جعفر (ع) فی قوله تعالی: «ان الارض یرثها عبادی الصالحون» (انبیاء:105) قال: اصحاب المهدی فی آخر الزمان.
به روایت حسین بن محمد بن عبدالله بن حسن از پدرش از امام باقر (ع) در تفسیر آیه شریفه (این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد) فرمود: یاران حضرت مهدی (ع) در آخر الزمان وارثان زمین خواهند بود.
(اثبات الهداة ج 3 ص 563)
عن عبدالله بن عجلان عن ابی‏جعفر (ع) فی قول الله عزوجل:«اذن الذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر» (الحج:39) هی فی القائم و اصحابه.
به روایت عبدالله بن عجلان از امام باقر (ع) در تفسیر آیه شریفه:«به کسانی که با

[ صفحه 27]

جنگ بر سرشان تاخت آورده‏اند و مورد ستم قرار گرفته‏اند اجازه داده شد و خدا بر پیروز ساختنشان توانا است» فرمود: او حضرت قائم (عج) و یارانش می‏باشد.
(اثبات الهداة ج 3 ص 563):
عن ابی‏الجارود عن ابی‏جعفر (ع) فی قول الله عزوجل:«الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و اتوا الزکوة (الحج:41) قال: هذه لال محمد: المهدی و اصحابه یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها و یظهر به الدین و یمیت الله به و باصحابه البدع و الباطل کما امات السفیه الحق لا یری اثر من الظلم و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و لله عاقبة الامور.
به روایت ابی‏جارود از امام باقر (ع) در تفسیر آیه شریفه «همان کسان که اگر در زمین مکانتشان دهیم نماز می‏گزارند و زکات می‏دهند وامر بمعروف و نهی از منکر می‏کند و سرانجام همه کارها با خداست» فرمود: این آیه مربوط به آل محمد (ع) مهدی (ع) و یارانش می‏باشد آنهایی که خداوند مشرق و مغرب زمین را در اختیارشان گذارد و دین را به تمامی ظاهر سازد و خداوند اصحاب بدعت‏ها را نابود سازد و باطل از بین برود چنانچه نادانان حق را قبلا کشته بودند و اثری از ظلم دیده نشود و امر به معروف می‏شود و نهی از منکر می‏گردد و عاقبت امر همه بسوی خدا است.
(اثبات الهداة ج 3 ص 567):
عن زید بن علی قال: اذا قام القائم من آل محمد یقول: ایها الناس نحن الذین وعدنا الله فی کتابه: «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و اتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور.
زید بن علی (ع) فرمود: زمانی که حضرت قائم (ع) از آل محمد (ع) قیام کند فرماید: ای مردم ما از آن کسانی هستیم که خداوند در کتابش وعده فرمود: «همان کسان که اگر زمین را در اختیارشان قرار دهیم نماز می‏گزارند و زکات می‏دهند و امر به معروف و نهی از منکر کنند و عاقبت کارها با خداوند است».
(بحار ج 51 ص 63 و اثبات الهداة ج 3 ص 568):
عن علی (ع) فی قوله تعالی: و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة قال: المستضعفون فی الارض المذکورون فی الکتاب الذین یجعلهم

[ صفحه 28]

الله ائمة، نحن اهل یبعث الله مهدیهم فیغزهم و یذل عدوهم.
امیر المؤمنین (ع) در تفسیر آیه کریمه:«ما بر آن هستیم که بر مستضعفان روی زمین منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان حکومت زمین گردانیم فرمود: مستضعفین در زمین کسانی باشند که خداوند در کتابش آنان را وارث قرار داده ما اهل بیت هستیم و خداوند مهدی ایشان را برانگیزد پس عزیز سازد اهل بیت را و ذلیل و خوار سازد دشمنانشان را.
(اثبات الهداة ج 3 ص 568):
عن موسی بن جعفر (ع): انه سئل عن نعم الله الظاهرة و الباطنة فقال النعمة الظاهرة الامام الظاهر و النعمة الباطنة الأمام الغائب، یغیب عن ابصار الناس شخصه و تظهر له کنوز الأرض، و یقرب علیه کل بعید.
از موسی بن جعفر (ع) درباره نعمت ظاهری و باطنی پرسش شد؟ فرمود: نعمت ظاهری امامی است که در انظار مردم ظاهر باشد و نعمت باطنی امام غائب از دیده‏های مردم است که شخص امام از دیدگان مردم غایب باشد و برای ان امام همه گنج‏های زمین ظاهر گردد و هر چیز دوری برایش نزدیک می‏شود (فاصله‏ها از بین می‏رود).
(بحار ج 51 ص 45):
قال الله: (و لقد ارسلا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله) (ابراهیم:5) قال: ایام الله ثلاثة یوم القائم (ع) و یوم الموت، و یوم القیامة.
خدای تعالی فرماید:«و بتحقیق ما موسی را با آیات و معجزاتی به رسالت فرستادیم و فرمان دادیم که قوم خود را از تاریکی به روشنایی بیرون آور و روزهای خدا را یادآوریشان کن» فرمود: روزهای خداوند سه روز است روزی که قائم آل محمد (ع) قیام کند و روزی که آدمی از دنیا برود و روز قیامت (که همگان برای حساب حاضرانند).
(بحار ج 51 ص 47):
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر» قال: الکتب کلها ذکر (ان الارض یرثها

[ صفحه 29]

عبادی الصالحون) قال: القائم (ع) و اصحابه.
خدای تعالی فرماید:«و ما در زبور پس از تورات» نوشته‏ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد فرمود: تمام کتب آسمانی ذکر نامیده شود و بندگان صالح من که زمین را به میراث می‏برند حضرت قائم و اصحابش می‏باشند.
(بحار ج 51 ص 41):
عن بی مسکان، عن ابی‏عبدالله (ع) فی قوله تعالی: (اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر) قال: ان العامة یقولون: نزلت فی رسول الله (ص) لما اخرجته قریش من مکة و انما هو القائم (ع) اذا خرج یطلب بدم الحسین (ع) و هو قوله: نحن اولیاء الدم و طلاب الثرة.
به روایت ابن‏مسکان از امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه:«به کسانی که به جنگ بر سرشان تاخت آورند و مورد ستم و تعدی قرار گرفته‏اند اجازه داده شد و خداوند بر پیروز گردانیشان تواناست» فرمود: عامه می‏گویند آیه شریفه درباره رسول خدا (ص) است هنگامیکه قریش او را از مکه مکرمه بیرون کردند اما مقصود آیه شریفه حضرت قائم است به هنگامی که خروج کند طلب خون سیدالشهدا (ع) از قاتلین نماید و این فرمایش امام مائیم اولیاء خون و طلب کنندگان خون بها.
(بحار ج 51 ص 47):
تفسیر علی بن ابراهیم (و من عاقب) یعنی رسول‏الله (ص) (بمثل ما عوقب به) یعنی حین ارادوا ان یقتلوه (ثم بغی علیه لینصرنه الله) بالقائم من ولده (ع).
در تفسیر علی بن ابراهیم (ره) است: خدای تعالی فرماید: «هر کس عقوبت کند (مقصود از عقوبت کننده رسول خداست)همچنان که او را عقوبت کرده‏اند (یعنی هنگامی که اراده کردند او را بکشند) (آنگاه که مظلوم واقع شود خدا یاریش خواهد کرد» به وسیله حضرت قائم (ع) از فرزندان حضرت رسول (ص).
(بحار ج 51 ص 48)
عن ابی‏جعفر (ع) فی قوله تعالی: «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة و اتوا الزکاة» فهذه لال محمد (ص) الی اخر الائمة و المهدی و اصحابه یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها و یظهر (به) الدین و یمیت الله به و باصحابه البدع

[ صفحه 30]

و الباطل کما امات السفهاء الحق حتی لا یری این الظلم و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر.
به روایت امام باقر (ع) در تفسیر آیه کریمه: «همان کسان که اگر در زمین قدرتشان دهیم نماز گزارند و زکات می‏دهند» فرمود: این آیه درباره آل محمد (ص) تا آخرشان حضرت مهدی و یارانش می‏باشد که خداوند قدرت شرق و غرب زمین را به آنها واگذارد و به وسیله آن حضرت دین آشکار شود و به وسیله آن حضرت و یارانش اصحاب بدعت و باطل می‏میرند چنانچه نادانان حق را از پای درآورده بودند تا اینکه دیده نشود که ظلم کجاست و امر به معروف و نهی از منکر می‏نمایند.
(بحار ج 51 ص 48):
تفسیر علی بن ابراهیم (ع): «ان نشأ ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین» فانه حدثنی ابی، عن ابن ابی‏عمیر، عن هشام، عن ابیعبدالله (ع) قال: تخضع رقابهم یعنی بنی امیة و هی الصیحة من السماء باسم صاحب الأمر(ع).
در تفسیر علی بن ابراهیم (ره) خدای تعالی فرماید: «اگر بخواهیم از آسمان برایشان آیتی نازل می‏کنیم که در برابر آن به خضوع سر فرود آورند» ابن ابی‏عمیر از هشام و او از امام صادق (ع) روایت کند فرمود: مقصود بنی امیه است و آن بهنگامی است که صیحه آسمانی به اسم حضرت صاحب الأمر برسد و گردنهای بنی امیه خاضع گردد.
(بحار ج 51 ص 48):
تفسیر علی بن ابراهیم (ره): «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض» فانه حدثنی ابی، عن الحسین بن علی بن فضال، عن صالح بن عقبة عن ابیعبدالله (ع) قال: نزلت فی القائم (ع)، هو و الله المضطر اذا صلی فی المقام رکعتین و دعا الله فاجابه و یکشف السوء و یجعله خلیفة فی الارض.
در تفسیر علی بن ابراهیم (ع) درباره آیه شریفه چه کسی است پاسخ مضطری را که او را بخواند می‏دهد و رنج از او دور می‏کند و شما را جانشین پیشینیان سازد حسن بن فضال از صالح بن عقبه از امام صادق (ع) روایت می‏کند که امام فرمود: آیه شریفه درباره حضرت قائم (ع) است و به خداوند سوگند اوست مضطر وقتی که دو رکعت نماز در مقام ابراهیم گزارد و خداوند را بخواند و خدا دعا او را اجابت فرماید و رنج

[ صفحه 31]

را از او دور سازد و او راجانشین در زمین قرار دهد.
(بحار ج 51 ص 48):
تفسیر علین ابراهیم: «و لئن جاء نصر من ربک» یعنی القائم (ع) (لیقولن انا کنا معکم او لیس الله باعلم بما فی صدور العالمین).
در تفسیر علی بن ابراهیم (ع) درباره آیه شریفه (و چون از سوی پروردگارت مددی رسد می‏گویند: ما نیز با شما بوده‏ایم آیا خدا به آنچه در دلهای مردم جهان می‏گذرد آگاه‏تر نیست (فرمود: مقصود از مدد و کمک حضرت قائم (ع) است).
(بحار ج 51 ص 48):
عن الثمالی (ره)، عن ابی‏جعفر (ع) قال: سمعته یقول: «و لمن انتصر بعد ظلمه» یعنی القائم و اصحابه «فاولئک ما علیهم من سبیل» و القائم اذا قائم انتصر من بنی امیة و من المکذبین و النصاب هو و اصحابه و هو قول الله: «انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر الحق اولئک لهم عذاب الیم».
به روایت ثمالی از امام باقر (ع) گفت: شنیدم که می‏فرمود: در تفسیر آیه شریفه (کسانی که پس از حکم و ستمی که بر آنها رفته باشد انتقام می‏گیرند ملامت و سرزنشی نیست) فرمود: مقصود حضرت قائم (ع) و یارانش می‏باشد وقتی که قیام کند از بنی امیه و از دروغگویان که امر ولایت را مربوط به خود دانستند و از ناصبی‏ها آن حضرت و اصحابش انتقام گیرند و این است معنی آیه شریفه «ملامت و سرزنش در خور کسانی است که به مردم ستم می‏کنند و به ناحق در روی زمین سرکشی می‏کنند برای آنهاست عذابی دردآور».
(بحار ج 51 ص 49):
روی فی قوله تعالی: «اقتربت الساعة» یعنی خروج القائم (ع).
روایت شده آیه شریفه: «و نزدیک شد ساعت» فرمود مقصود ظهور حضرت قائم (ع) است.
(بحار ج 51 ص 49):
«یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره» قال: بالقائم من آل محمد (ص) اذا خرج لیظهره علی الدین کله حتی لا یعبد غیر الله و هو قوله تعالی:

[ صفحه 32]

«یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا».
آیه کریمه «می‏خواهند نور خدا را به دهانشان خاموش کنند ولی خداوند کامل کننده‏ی نور خویش است اگر چه کافران را ناخوش آید» فرمود: به قائم از آل محمد (ع) است زمانی که خروج کند تا دین را بر همگان اظهار نماید تا آنجا که غیر خداوند پرستش نشود و این است قول معصوم (ع) پر می‏نماید زمین را از قسط و عدل پس از آنکه پر شده باشد از ستم و بیدادگری.
(بحار ج 51 ص 49):
«و اخری تحبونها نصر من الله و فتح قریب» یعنی فی الدنیا بفتح القائم (ع) آیه شریفه:«و نعمتی دیگر که دوستش دارید یاری و نصرتی است از سوی خداوند و پیروزی نزدیک و مؤمنان را بر این فتح بشارت ده» مقصود از آیه شریفه فتح و پیروزی‏ای است که توسط حضرت قائم (ع) در دنیا به وقوع می‏پیوندد.
(بحار ج 51 ص 49):
«حتی اذا رأوا ما یوعدون» قال: القائم و امیر المؤمنین (ع) «فسیعلمون من اضعف ناصرا و اقل عددا».
خدای تعالی فرماید: «تا آنگاه که آنچه را به آنها وعده داده بودند بنگرند پس خواهند دانست چه کسی یاورانش ناتوان‏تر و در شمار کمتر بوده است» فرمود مقصود حضرت قائم (ع) و امیرمؤمنان (ع) است معلوم می‏شود یاران چه کسانی از دیگری بیشتر است.
(بحار ج 51 ص 49)
«انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا فمهل الکافرین» یا محمد (امهلهم رویدا) لو بعث القائم (ع) فینتقم لی من الجبارین و الطواغیث من قریش و بنی امیة و سائر الناس.
خدای تعالی فرماید: «آنان حیله و مکر می‏اندیشند و من هم حیله‏ای می‏اندیشم پس کافران را مهلت ده» ای محمد (ص) آنان را اندک مهلت ده اگر قائم (ع) برانگیخته گردد و قیام کند از ستم‏کاران و از طاغوتیان قریش و بنی‏امیه و سایرین مردم انتقام گیرد.
(بحار ج 51 ص 50)
عن مثنی الحناط، قال: سمعت اباجعفر (ع) یقول:«ایام الله» ثلاثة یوم یقوم

[ صفحه 33]

القائم و یوم الکرة و یوم القیامة.
به روایت مثنی حناط گفت شنیدم امام باقر (ع) می‏فرمود: روزهای خداوند سه روز است روزی که حضرت قائم (ع) قیام می‏کند و روز ناخوش آیند یعنی مرگ و روز قیامت.
(بحار ج 51 ص 50):
تفسیر علی بن ابراهیم (ره):«قل ارایتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یاتیکم بماء معین» قل: أرأیتم این اصبح امامکم غائبا فمن یأتیکم بامام مثله، حدثنا محمد بن جعفر عن محمد بن احمد، عن القاسم بن العلا عن اسماعیل بن علی الفزاری، عن محمد ابن‏جمهور، عن فضالة بن ایوب قال: سئل الرضا (ع) عن قول الله عزوجل: «قل أرأیتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یأتیکم بماء معین» فقال: ماؤکم ابوابکم الأئمة و الائمة ابواب الله فمن یأتیکم بماء معین یعنی یأتیکم بعلم الأمام.
در تفسیر علی بن ابراهیم (ره) در تفسیر آیه شریفه «بگو اگر آب شما در زمین فرو رود چه کسی شما را آب روان خواهد داد» فرمود: اگر دیدید امامتان غائب است چه کسی می‏تواند مانند امامتان امام بیاورد حدیث کرد مرا محمد بن جعفر از محمد بن احمد از قاسم بن علا از اسماعیل بن علی فزاری از محمد بن جمهور از فضالة بن ایوب گفت از امام رضا (ع) درباره آیه شریفه که معنی آن قبلا گفته شد پرسیدند فرمود: مقصود از آب در آیه شریفه درهای ائمه طاهرین است و امامان درهای خداوند هستند پس چه کسی آب روان خواهد آورد یعنی علم امام (ع) تواند آورد؟
(بحار ج 51 ص 50):
تفسیر علی بن ابراهیم (ره) «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما و هذا مما ذکرنا ان تأویله بعد تنزیله.
در تفسیر علی بن ابراهیم در تفسیر آیه کریمه (او کسی است که پیغمبر خود را برای راهنمایی و هدایت مردم فرستاد با دینی درست و بر حق تا او را بر همه ادیان پیروز گرداند هر چند مشرکان را خوش نیاید» فرمود: این آیه درباره حضرت قائم (ع) نازل شده است و او ست امامی که دین را بر همه عالم ظاهر سازد و بر همه ادیان پیروز

[ صفحه 34]

می‏شود و زمین را پر از عدل و قسط نماید چنانچه پر شده باشد از ظلم و ستم و این آیه شریفه از زمره آیاتی است که تاویل آن پس از تنزیلش می‏باشد.
(بحار ج 51 ص 51):
عن ابی‏عبدالله (ع) انه قال: فی قول الله عزوجل «یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن امنت من قبل» فقال: الایات هم الائمة و الایة المنتظر هو القائم (ع) فیومئذ لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن امنت من قبل قیامه بالسیف و ان امنت بمن تقدمه من ابائه.
به روایت از امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه «روزی که بعضی از نشانه‏های خدا آشکار شود ایمان کسی که پیش از آن ایمان نیاورده یا به هنگام ایمان کار نیکی انجام نداده ست سودی ندهد» فرمود: مقصود از آیات امامان (ع) می‏باشد و آیه مورد انتظار امام قائم (ع) است پس از آن که خروج کند ایمان کسی که قبل از قیام به شمشیر حضرت ایمان نیاورده باشد سودی باو نمی‏رساند اگر چه به پدارنش ایمان داشته باشد و به خودش ایمان نیاورده باشد.
(بحار ج 51 ص 51):
عن ام هانی قالت: لقیت اباجعفر محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (ع) فسألته عن هذه الایة «فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس» فقال: امام یخنس فی زمانه عند انقضاء من علمه سنة ستین و مأتین ثم یبدو کالشهاب الوقاد فی ظلمة اللیل فان ادرکت ذلک قوت عیناک.
به روایت ام هانی گفت: ملاقات کردم حضرت ابی‏جعفر محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالت (ع) را پس از او پرستش نمودم درباره این آیه شریفه:«سوگند به ستارگان بازگردنده سیر کننده غائب شوند و سوگند به شب چون تاریک شود و سوگند به صبح چون بدمد» فرمود: امام غائب می‏شود در زمان خود پس گذشت دویست و شصت سال آنگاه ظاهر می‏شود مانند شهاب فرو رونده تند در شب تاریک اگر آن زمان را درک کردی چشمانت روشن باد.
(بحار ج 51 ص 52):
عن ابیعبدالله (ع): فی قول الله عزوجل:«الذین یؤمنون بالغیب» قال: من اقر بقیام

[ صفحه 35]

القائم (ع) انه حق.
امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه «آنانکه ایمان به غیب می‏آورند» فرمود: مقصود اقرار به قیام حضرت قائم (ع) است و آن را حق و باور دارند.
(بحار ج 51 ص 52):
عن یحیی بن ابی‏القاسم قال: سألت الصادق (ع) عن قوله الله عزوجل «الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب» فقال: المتقون شیعة علی (ع) و اما الغیب فهو الحجة الغائب و شاهد ذلک قول‏الله تعالی «و یقولون لو لا انزل علیه آیة من ربه فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین».
به روایت یحیی بن ابی‏القاسم گفت پرسیدم از امام صادق (ع) از سخن خدای تعالی (الف لام میم - این است همان کتاب که در آن هیچ ریب و شکی نیست پرهیزگاران را رهنماست آنان که به غیب ایمان می‏آورند) فرمود: پرهیزگاران شیعیان علی (ع) هستند و اما مقصود از ایمان به غیب حضرت حجةبن الحسن (ع) حجة غائب و شاهد است و این است معنی آیه شریفه (و می‏گویند چرا از سوی پروردگارش معجزه‏ای بر او نازل نمی‏شود؟ بگو علم غیب از آن خداست انتظار بکشید من نیز با شما منتظر می‏مانیم).
(بحار ج 51 ص 53)
عن ابی‏صالح عن بن عباس (ره) فی قوله تعالی:«و فی السماء رزقکم و ما توعدون» قال: هو خروج المهدی.
به روایت ابی‏صالح از ابن‏عباس در سخن خدای تعالی در آسمان روزیهای شما است و آنچه به آن وعده داده شده‏اید فرمود آن خروج حضرت مهدی است.
(بحار ج 51 ص 53):
عن بن عباس فی قوله تعالی: «اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها» یعنی یصلح الارض بقائم آل محمد من بعد موتها یعنی من بعد جور اهل مملکتها (قد بینا لکم الایات) بقائم آل محمد (لعلکم تعقلون).
به روایت ابن‏عباس در آیه کریمه:«بدانید که خدا زمین را پس از مردنش زنده می‏کند ما آیات را برایتان به روشنی بیان کردیم باشد که به عقل دریابید» فرمود: یعنی اصلاح

[ صفحه 36]

می‏نماید زمین را به قائم آل محمد (ع) پس از آنکه بمیرد یعنی پس از ستم و بیدادگری اهل مملکت زمین ما آیات را برایتان روشن نمودیم باشد که به عقل دریابید.
(بحار ج 51 ص 53 و الغیبة الطوسی ص 176):
عن بن عباس (ره) فی قول الله «و فی السماء رزقکم و ما توعدون فو رب السماء و الارض انه لحق مثل ما انکم تنطقون» قال: قیام القائم (ع) «هو خروج المهدی و مثله «اینما تکونوا یأت بکم الله جمیعا» قال: اصحاب القائم یجمعهم الله فی یوم واحد.
به روایت ابن‏عباس در آیه شریفه «و رزق شما و هر چه به شما وعده شده در آسمان است پس سوگند به پروردگار آسمانها و زمین که این سخن آنچنان باشد که سخن می‏گویید حتمی است» فرمود: مقصود قیام حضرت قائم (ع) و خروج حضرت مهدی (ع) است و مثل آیه فوق است آیه شریفه (هر جا که باشید خدا شما را حاضر می‏نماید خداوند شما را در یکجا جمع نماید) فرمود مقصود اصحاب حضرت مهدی (ع) است که همه در خدمت حضرت جمع شوند.
(بحار ج 51 ص 54):
عن علی (ع) فی قوله تعالی:«و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین» قال: هم آل محمد یبعث الله مهدیهم بعد جهدهم فیعزهم و یذل عدوهم.
به روایت علی (ع) در تفسیر آیه مبارکه «و ما اراده نموده‏ایم که بر مستضعفان روی زمین منت گذاریم و آنان را پیشوا سازیم و وارثان گردانیم» فرمود: آنان آل محمد (ع) هستند خداوند مهدی (ع) ایشان (ع) را مبعوث می‏نماید بعد از آنکه منکر وی شوند پس دوستان را عزیز و دشمنان را ذلیل می‏نماید.
(بحار ج 51 ص 54):
عن زرارة، عن ابیعبدالله (ع) فی قول الله:«و تلک الایام نداولها بین الناس» قال: ما زال منذ خلق الله ادم دولة لله و دولة لابلیس فأین دولة الله اما هو قائم واحد.
به روایت زرارة از امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه «و این روزگار و ایام است که هر روزش به مراد کسی می‏گردانیم تا خدا کسانی را که ایمان آورده‏اند بشناسد»

[ صفحه 37]

فرمود: از روزی که خداوند آدم را بیافرید دولت و حکومت روزی از آن آدم و روز دیگر از آن ابلیس بوده است پس کجا است دولت خداوند آگاه باشید و بدانید آن دولت قائم آل محمد (ع) است و یک دولت بیش نیست.
(بحار ج 51 ص 55):
عن جابر قال: قال ابوجعفر (ع) فی هذه الایة «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون» یوم یقوم القائم (ع) یئس بنو امیة فهم الذین کفروا، یاسوا من آل محمد.
به روایت جابر گفت امام باقر (ع) فرمود: (امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده‏اند از آنان مترسید از من بترسید امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت بر شما تمام کردم) فرمود: روزی است که قائم (ع) قیام کند و بنو امیه و آنان که کافر شده‏اند مأیوس گردند از آل محمد (ع).
(بحار ج 51 ص 55):
عن زرارة قال: قال ابوعبدالله (ع): سئل ابی عن قول الله تعالی: «قاتلوا المشرکین کافة کما یقاتلونکم کافة» حتی لا یکون مشرک (و یکون الدین کله لله) ثم قال: انه ثم یجی تأویل هذه الایة و لو قد قام قائمنا سیری من یدرکه ما یکون من تأویل هذه الایة و لیبلغن دین محمد (ص) ما بلغ اللیل حتی لا یکون شرک علی ظهر الارض کما قال الله.
به روایت زرارة گفت امام صادق (ع) فرمود: از پدر بزرگوارم (ع) تفسیر آیه کریمه: «هم چنانکه مشرکان دسته جمعی و همگی به جنگ برخاستند شما هم همگی به جنگ ایشان برخیزید» تا اینکه دیگر مشرکی باقی نماند (و تمام دین از آن خداوند باشد) پرسیدند فرمود: هنوز تأویل آیه شریفه نیامده است و روزی که قائم (ع) ما قیام کند به زودی می‏بیند کسی که آن حضرت را دیدار و درک کند تأویل آیه معلوم شود و بتحقیق دین محمد (ص) تا آنجا که شب پیش رود می‏رسد یعنی به محل غروب و طلوع آفتاب (هر دو طرف کره) می‏رسد تا اینکه دیگر مشرکی در روی زمین باقی نماند چنانچه خدای تعالی فرمود.

[ صفحه 38]

(بحار ج 51 ص 55):
عن ابیعبدالله (ع) فی قول الله تعالی «و لئن اخرنا عنهم العذاب الی امة معدودة» یعنی عدة کعدة بدر، قال یجمعون له فی ساعة واحدة قزعا کقزع الخریف.
امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه (اگر چند وقتی عذابشان را به تأخیر افکنیم می‏پرسند چه چیز مانع آن شده است» فرمود: جمعیتی به عدد جمعیت بدر در آن واحد دور آن جمع شوند خیلی تند و جست چالاک مانند حرکت ابرهای پاییزی.
(بحار ج 51ص 57):
عن حمران، عن ابی‏جعفر (ع) قال کان یقرأ:«بعثنا علیکم عبادا لنا اولی بأس شدید» ثم قا: و هو القائم و اصحابه اولی بأس شدید.
به روایت حمران از امام باقر (ع) که قرائت می‏فرمود «گروهی از بندگان خویش را که رزمندگانی زورمند بودند بر سر شما فرستادیم» سپس امام (ع) فرمود او حضرت قائم و یارانش می‏باشد که جنگاورانی زورمند هستند.
(تفسیر الصافی چاپ قدیم ص 510):
عن الصادق (ع) (فذلک یومئذ یوم عسیر علی الکافرین غیر یسیر) فی هذه الایة قال ان منا اماما مظفرا مستترا فاذا اراد الله اظهار امره نکت فی قلبه نکتة فظهر فقام بامرالله.
از امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه «آن روز روزی سخت خواهد بود و برای کافران ناگوار» فرمود این آیه شریفه درباره ما است و از ما امامی پیروز و پنهان خواهد بود و زمانی که خداوند اراده نماید امر ظهورش را در قلب مبارکش نکته و علامتی ظاهر شود پس در این وقت به دستور خداوند قیام کند.
(بحار ج 51 ص 59):
عن محمد بن مسلم، عن ابی‏جعفر (ع) فی قول الله عزوجل: «امن یجیب المضطر اذا دعاه» قال: هذا نزلت فی القائم (ع) اذا خرج تعمم و صلی عند المقام و تضرع الی ربه فلا ترد له رأیة ابدا.
به روایت محمد بن مسلم (ره) از امام باقر (ع) درباره آیه شریفه (امن یجیب المضطر الایة) فرمود: این آیه نازل شده است درباره حضرت قائم (ع) به هنگامی که خروج

[ صفحه 39]

کند و عمامه بر سر گذارد و به نزد مقام نماز گزارد و به سوی خداوند تضرع و زاری نماید پس هرگز پرچمی از او مردود نگردد.
(بحار ج 51 ص 61):
عن ابیعبدالله (ع) فی قوله تعالی «اذا تتلی علیه آیاتنا قال اساطیر الاولین یعنی نکذیبه بقائم آل محمد (ع) اذا یقول له: لسنا نعرفک و لست من ولد فاطمة کما قال المشرکون لمحمد (ص).»
به روایت امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه: «چون آیات ما بر او خوانده شود گوید اساطیر و داستان پیشینیان است» فرمود: زمانی که به حضرت قائم (ع) می‏گویند ما ترا نمی‏شناسیم و تو از فرزندان فاطمه (ع) نمی باشی چنانکه مشرکان به محمد (ع) می‏گفتند.

[ صفحه 40]
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در چهارشنبه 86/6/14 و ساعت 2:41 عصر | نظرات دیگران()

چهل حدیث پیرامون باورداشت مهدویت
1 - اخرج احمد و ابن ابی شیبه، و ابن ماجه، و نعیم بن حماد، فی الفتن، عن علی، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: المهدی منا اهل البیت، یصلحه الله فی لیله. [1] .
احمد و ابن ابی شیبه و ابن ماجه و نعیم بن حماد، در کتاب فتن از علی علیه السلام، نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مهدی علیه السلام از ما اهل بیت است، خداوند امر او را در یک شب اصلاح خواهد فرمود.
2 - اخرج ابوداود و ابن ماجه و الطبرانی و الحاکم عن ام سلمه، قالت: سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یقول: المهدی من عترتی، من ولد فاطمه. [2] .

[ صفحه 34]

ابوداود و ابن ماجه و طبرانی و حاکم، از ام سلمه روایت کرده اند که گفت: شنیدم رسول الله صلی الله علیه و آله می فرماید: مهدی علیه السلام از سلاله من است، از فرزندان فاطمه علیه السلام.
3 - اخرج الحاکم و ابن ماجه و ابونعیم، عن انس بن مالک، قال: سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یقول: نحن سبعه ولد عبد المطلب ساده اهل الجنه: انا، و حمزه، و علی، و جعفر، و الحسن، و الحسین، و المهدی. [3] .
حاکم، و ابن ماجه و ابونعیم، از انس بن مالک روایت کرده اند که وی گفت: شنیدم، رسول الله صلی الله علیه و آله می فرماید: ما هفت نفر از فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشت هستیم: من و حمزه و علی و جعفر و حسن و حسین و مهدی.
4 - اخرج الترمذی - و صححه - عن ابی هریره، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لو لم یبق من الدنیا الا یوم، لطول الله ذلک الیوم، حتی یلی المهدی. [4] .
ترمذی به طریق صحیح از ابوهریره، نقل کرده است که گفت:

[ صفحه 35]

رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانی می کند که مهدی علیه السلام در پی آید.
5 - اخرج الطبرانی فی الاوسط من طریق عمرو بن علی، عن علی بن ابی طالب انه قال للنبی صلی الله علیه و آله و سلم: امنا المهدی ام من غیرنا یا رسول الله؟، قال: بل منا، بنا یختم الله کما بنا فتح، و بنا یستنقذون من الشرک، و بنا یولف الله بین قلوبهم بعد عداوه الشرک. [5] .
طبرانی در الاوسط از طریق عمرو بن علی، روایتی را از علی بن ابی طالب علیه السلام نقل کرده که از پیامبر صلی الله علیه و آله سوال کرد: مهدی از بین ماست یا از بین دیگران یا رسول الله؟ در جواب فرمود: بلکه از ماست، خداوند همچنان که به ما آغاز فرمود، به ما هم ختم خواهد کرد. به وسیله ماست که مردم از شرک نجات می یابند، به وسیله ماست که خداوند بین دل های مردم، الفت و پیوند ایجاد می کند، بعد از آن که به دشمنی حاصله از شرک، بینشان جدایی افتاده باشد.
6 - اخرج نعیم بن حماد، و ابونعیم من طریق مکحول عن علی، قال: قلت: یا رسول الله امنا آل محمد المهدی، ام من

[ صفحه 36]

غیرنا؟ فقال: لا بل منا، یختم الله به الدین کما فتح بنا ینقذون من الفتنه کما انقذوا من الشرک، و بنا یولف الله بین قلوبهم، و بنا یصبحون بعد عداوه الفتنه اخوانا کما اصبحوا بعد عداوه الشرک اخوانا فی دینهم [6] .
نعیم بن حماد و ابونعیم از طریق مکحول از علی بن ابی طالب علیه السلام روایت کرده اند، که فرمود: گفتم: ای رسول خدا، آیا مهدی علیه السلام از بین ما آل محمد صلی الله علیه و آله است یا از بین غیر ما؟ فرمود: نه، بلکه از بین ماست، خداوند دین را همچنان که گشود، به وجود او ختم خواهد کرد، مردم به وسیله ما از فتنه نجات می یابند، چنانکه از شرک نجات یافتند و به وسیله ماست که خداوند بین دل های مردم، الفت و پیوند ایجاد می کند و به وسیله ماست که مردم بعد از دشمنی برخاسته از فتنه، با یک دیگر برادر شدند.
7 - اخرج الحارث بن ابی اسامه و ابو نعیم، عن ابی سعید، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لتملان الارض ظلما و عدوانا، ثم لیخرجن رجل من اهل بیتی حتی یملاها قسطا و عدلا کما ملئت عدوانا و ظلما. [7] .

[ صفحه 37]

حارث بن ابی اسامه و ابونعیم، از ابوسعید نقل کرده اند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: زمین پر از ستم و دشمنی می شود و به درستی، مردی از اهل بیت من قیام خواهد کرد تا زمین را از عدل و داد پر کند، چنانکه پر از دشمنی و ستم شده باشد.
8 - اخرج الطبرانی فی الکبیر و ابو نعیم عن ابن مسعود، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: یخرج رجل من اهل بیتی، یواطی اسمه اسمی و خلقه خلقی، یملاها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. [8] .
طبرانی در کتاب الکبیر و ابونعیم، از ابن مسعود، نقل کرده اند که گفت: رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: مردی از اهل بیت من قیام خواهد کرد، اسمش همانند اسم من و اخلاقش همانند اخلاق من است، او زمین را پر از عدل و داد کند، چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد.
9 - اخرج ابو نعیم عن حذیفه، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ویح هذه الامه من ملوک جبابره، یقتلون و یخیفون المطیعین الا من اظهر طاعتهم، فالمومن التقی لیصانعهم بلسانه، و یفر منهم بقلبه و جنانه. فاذا اراد الله

[ صفحه 38]

تعالی ان یعید الاسلام عزیزا، قصم کل جبار عنید، و هو القادر علی ما یشاء ان یصلح امه بعد فسادها. یا حذیفه! لو لم یبق من الدنیا الا یوم، لطول الله ذلک الیوم حتی یملک من اهل بیتی رجل، تجری الملاحم علی یدیه، و یظهر الاسلام، لا یخلف وعده، و هو سریع الحساب [9] .
ابونعیم از حذیفه نقل کرده است، که گفت: رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: وای بر این امت از پادشاهان ستمگر، مردم را می کشند و اطاعت کنندگان پروردگار را می ترسانند، مگر کسی را که فرمانبری و اطاعت از آنان را اظهار کند. پس انسان با ایمان و پرهیزکار باید با زبانش با آنان بسازد، اما در قلب و با جوارحش از آنان بگریزد. پس اگر خدای بزرگ بخواهد اسلام را عزیز گرداند، هر ستمگر عناد پیشه ای را در هم خواهد شکست و او بر آنچه بخواهد تواناست و می تواند امت را بعد از تباهی، اصلاح فرماید - و حالشان را نیکو گرداند - ای حذیفه: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند همان یک روز را، آن چنان طولانی خواهد کرد که مردی از اهل بیت من به حکومت رسد، به دست او پیشامدهایی عجیب به وقوع می پیوندند و خداوند - به دست او - اسلام را پیروز می کند و در وعده هایش خلاف نمی کند، و او محاسبه گری سریع است.

[ صفحه 39]

10- اخرج الحسن بن سفیان، و ابو نعیم، عن ابی هریره، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لو لم یبق من الدنیا الا لیله، لیملک فیها رجل من اهل بیتی. [10] .
حسن بن سفیان و ابونعیم، از ابوهریره، نقل کرده اند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک شب باقی نمانده باشد، خداوند در همان یک شب، مردی از اهل بیت مرا به حکومت خواهد رسانید.
11 - اخرج الرویانی فی مسنده و ابو نعیم عن حذیفه، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: المهدی رجل من ولدی، لونه لون عربی، و جسمه اسرئیلی، علی خده الایمن خال کانه کوکب دری، یملا الارض عدلا کما ملئت جورا و ظلما، یرضی فی خلافته اهل الارض و اهل السماء و الطیر فی الجو. [11] .
رویانی در کتاب مسند خویش، و ابونعیم از حذیفه، نقل کرده اند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مهدی علیه السلام مردی از فرزندان من است، رنگ رخساره اش، رنگ

[ صفحه 40]

عربها و اندامش، اندام اسرائیلی هاست، [12] بر گونه راستش خالی هست، که مانند ستاره ای درخشان است. زمین را از عدالت پر می سازد، چنانکه از ستم و حق کشی پر شده باشد، در زمان خلافت و رهبری او، زمینیان و آسمانیان و پرندگان فضا، راضی و خوشنود خواهند بود.
12 - اخرج ابو نعیم عن الحسین علیه السلام ان النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال لفاطمه: یا بنیه: المهدی من ولدک. [13] .
ابونعیم از حسین علیه السلام روایت کرده است، که همانا پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه زهرا علیها السلام فرمودند: ای دخترک من! مهدی، از فرزندان توست.
13 - اخرج ابن عساکر عن الحسین علیه السلام، ان النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال: ابشری یا فاطمه! المهدی منک. [14] .
و ابن عساکر از حسین علیه السلام روایت کرده است، که همانا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای فاطمه: تو را بشارت باد، که مهدی علیه السلام از نسل تو است.

[ صفحه 41]

14- اخرج الطبرانی فی الکبیر، و ابو نعیم عن الهلال، [15] ان النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال لفاطمه: و الذی بعثنی بالحق، منهما - یعنی الحسن و الحسین - مهدی هذه الامه. اذا صارت الدنیا هرجا و مرجا و تظاهرت الفتن و تقطعت السبل و اغار بعضهم علی بعض فلا کبیر یرحم صغیرا و لا صغیر یوقر کبیرا، یبعث الله عند ذلک منهما من یفتح حصون الضلاله و قلوبا غفلا، یقوم بالدین فی آخر الزمان، کما قمت به فی اول الزمان، و یملا الدنیا عدلا کما ملئت جورا. [16] .
طبرانی در کتاب الکبیر و ابونعیم از هلال - یا هلالی -، نقل کرده اند، که پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام فرمود: سوگند به آن که مرا به حقیقت، مبعوث گردانید، که مهدی این امت، از نسل این دو نفر است - اشاره به حسن علیه السلام و حسین علیه السلام - زمانی که دنیا آشفته گردد، و فتنه ها ظاهر شوند و راه ها کوتاه گردند و برخی مردم بر برخی دیگر هجوم آورند، نه بزرگسالان به خردسالان رحم کنند، و نه خردسالان به بزرگسالان، احترام نهند، در آن زمان خداوند از نسل این دو، کسی را بر می انگیزد که حصارهای گمراهی را می گشاید و دل های غفلت زده را بیدار می کند و در آخر الزمان دین را به پا می دارد، چنانکه من در ابتدا، آن را به پا داشتم و دنیا را از عدالت پر می سازد چنانکه از ستم پر شده باشد.

[ صفحه 42]

15- اخرج ایضا - یعنی نعیم بن حماد - عن علی و عائشه، عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال: المهدی رجل من عترتی، یقاتل علی سنتی کما قاتلت انا علی الوحی. [17] .
نیز او (نعیم بن حماد) از علی علیه السلام و عایشه، از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده است که فرمود: مهدی، مردی از خاندان من است. او بر طبق سنت من - با مخالفین - می جنگد، چنانکه من بر طبق وحی الهی می جنگیدم.
16 - اخرج ایضا عن علی علیه السلام قال: المهدی رجل منا، من ولد فاطمه. [18] .
نیز او (نعیم بن حماد) از علی علیه السلام نقل کرده است که فرمود: مهدی علیه السلام مردی از - نسل - ما، از فرزندان فاطمه علیها السلام است.
17 - اخرج الطبرانی، عن عوف بن مالک ان النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال: یجی‏ء فتنه غبراء مظلمه، تتبع الفتن بعضها بعضا حتی یخرج رجل من اهل بیتی یقال له المهدی، فان

[ صفحه 43]

ادرکته فاتبعه، و کن من المهتدین. [19] .
طبرانی از عوف بن مالک، نقل کرده است، که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: فتنه ای سخت، تیره و تاریک فرا می رسد، فتنه ها پشت سر هم - بر مردم - وارد می شوند، تا اینکه مردی از اهل بیت من قیام کند، که مهدی خوانده می شود. اگر او را دریافتی، پیروش باش، تا از هدایت یافتگان باشی.
18 - اخرج الدانی عن الحکم بن عیینه، قال: قلت لمحمد بن علی: سمعت انه سیخرج منکم رجل یعدل فی هذه الامه. قال: انا نرجو ما یرجو الناس، و انا نرجو لو لم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتی یکون ما ترجوه هذه الامه، و قبل ذلک فتن شر فتنه یمسی الرجل مومنا و یصبح افرا، و یصبح مومنا و یمسی کافرا، فمن ادرک ذلک منکم فلیتق الله و لیکن من احلاس بیته. [20] .
دانی از حکم بن عیینه، نقل کرده است، که گفت: به محمد بن علی عرضه داشتم، شنیدم که از نسل شما، مردی ظهور می کند، که در این امت عدالت را بر پا می دارد. فرمود: همانا ما به همان چیزی که مردم امید دارند، امید بسته ایم. و

[ صفحه 44]

امیدواریم که اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند همان یک روز را آن چنان طولانی کند که آنچه را این امت به آن امید بسته اند، تحقق پذیرد و قبل از آن بدترین فتنه ها پدید می آید، چنانکه شخصی از برخی مردم، در شب مومن است و صبح که می شود، کافر شده است، یا در صبح مومن است و شب که می رسد کافر گردیده است، پس اگر کسی از شما، به چنین فتنه ای گرفتار شد، باید تقوای الهی پیشه کند و باید کناره گزینی و خانه نشینی اختیار کند.
19 - عن عمار بن یاسر: اذا قتلت النفس الزکیه، و اخوه تقتل بمکه ضیعه، نادی مناد من السماء: ان امیرکم فلان، و ذلک المهدی، الذی یملا الارض حقا و عدلا اخرجه الامام ابو عبد الله نعیم بن حماد فی کتاب الفتن. [21] .
امام ابوعبدالله نعیم بن حماد در کتاب الفتن از عمار بن یاسر نقل کرده است: زمانی که نفس زکیه کشته شود، و برادرش در مکه به نبردی شدید پردازد، ندا دهنده ای از آسمان ندا دهد، که امیر و فرمانروای شما فلانی است و او همان مهدی است، کسی که زمین را از حقیقت و عدالت آکنده سازد.

[ صفحه 45]

20- اخرج الطبرانی فی الاوسط عن طلحه بن عبید الله، عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم: ستکون فتنه، لا یهدا منها جانب الا جاش منها جانب، حتی ینادی مناد من السماء: ان امیرکم فلان. [22] .
طبرانی در کتاب الاوسط از طلحه بن عبیدالله، از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کرده است: فتنه ای خواهد بود، هنوز طرفی از این فتنه، آرام نگرفته که طرف دیگری بر می شورد - قسمتی از آن آرامش نیابد مگر آن که قسمتی دیگر از آن، بر می آشوبد -، تا آنکه ندا دهنده ای از آسمان ندا در می دهد: همانا امیر و فرمانروای شما فلانی است.
21 - اخرج ابو نعیم، و الخطیب فی تلخیص المتشابه عن ابن عمر، قال: قال رسول صلی الله علیه و آله و سلم: یخرج المهدی و علی راسه ملک ینادی: ان هذا مهدی فاتبعوه. [23] .
ابونعیم و خطیب در کتاب تلخیص المتشابه از ابن عمر نقل کرده اند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مهدی قیام می کند، در حالی که بالای سر او فرشته ای ندا می دهد این مهدی است، از او پیروی کنید.

[ صفحه 46]

22- أخرج ابو بنعیم عن علی، قال: اذا نادی مناد من السماء: ان الحق فی آل محمد، فعند ذلک یظهر المهدی علی أفواه الناس، و یشربون حبه، و لا یکون لهم ذکر غیره. [24] .
ابو نعیم از علی علیه السلام روایت کرده که فرمود:
زمانی که ندا دهنده ای از آسمان ندا می دهد که: حق در خاندان محمد صلی الله علیه و آله و سلم است، در آن هنگام نام مهدی بر زبان های مردم آشکار می گردد و محبت او را به دل می گیرند و از غیر او یاد نمی کنند.
23- أخرج أیضا (یعنی نعیم بن حماد) عن شهر بن حوشب، قال: قال رسول الله - صلی الله علیه و سلم-:
فی المحرم ینادی مناد من السماء: ألا ان صفوة الله من خلقه فلان، فاسمعوا له، أطیعوه فی سنة الصوت المعمعة. [25] .
نیز او (نعیم بن حماد) از شهر بن حوشب نقل کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
در ماه محرم، ندا کننده ای از آسمان ندا می دهد: آگاه باشید که

[ صفحه 47]

برگزیده خدا - از میان خلایق - فلانی است، پس فرمانش را گوش کنید و از او اطاعت کنید، در سالی که جنگ ها و فتنه ها فراوان است و سال صدای آسمانی است.
24 - عن امیر المومنین علی بن ابی طالب، قال: تختلف ثلاث رایات: رایه بالمغرب و رایه بالجزیره، و رایه بالشام تدوم الفتنه بینهم سنه - ثم ذکر خروج السفیانی و ما یفعله من الظلم و الجور، ثم ذکر خروج المهدی و مبایعه الناس له بین الرکن و المقام، و قال: - یسیر بالجیوش حتی یسیر بوادی القری فی هدوء و رفق و یلحقه هناک ابن عمه الحسنی فی اثنی عشر الف فارس، فیقول له: یا ابن عم انا احق بهذا الجیش منک، انا ابن الحسن و انا المهدی. فیقول له المهدی: بل ان المهدی. فیقول له الحسنی: هل لک من آیه فابایعک؟ فیومی‏ء المهدی الی الطیر فیسقط علی یدیه، و یغرس قضیبا فی بقعه من الارض فیخضر و یورق. فیقول له الحسنی: یا ابن عمی هی لک. [26] .
از امیرالمومنین علی بن ابی طالب نقل شده است، که فرمود: سه پرچم به مخالفت با یک دیگر برافراشته شود، پرچمی در

[ صفحه 48]

مغرب و پرچمی در عربستان و پرچمی در شام، فتنه و جنگ بین آنها یک سال طول می کشد - سپس از قیام سفیانی و ظلم و ستمی که بر مردم روا می دارد، یاد کرد و پس از آن از ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام و بیعت کردن مردم با او در بین رکن و مقام یاد نمود - و فرمود: لشکریان خویش را حرکت می دهد، تا در کمال آرامش و مدارا به وادی القری می رسند. در آنجا پسر عمویش [27] سید حسنی همراه با دوازده هزار سوار به او می رسد و می گوید: ای پسر عمو: من به فرماندهی این لشکر سزاواتر از تو هستم، زیرا من فرزند امام حسن هستم و مهدی من هستم. حضرت مهدی علیه السلام به او می فرماید: بلکه من مهدی هستم. حسنی می گوید: آیا تو را نشانه و معجزه ای هست تا با تو بیعت کنم؟ پس حضرت مهدی علیه السلام به پرنده ای اشاره می نماید و پرنده در دستهایش قرار می گیرد و نی خشکی را می گیرد و در زمین می کارد، - بلا فاصله - سبز می شود و برگ می دهد. آن زمان سید حسنی به او عرض می کند: ای پسر عموی من، این مقام سزاوار توست.
25 - اخرج نعیم و ابو نعیم، عن ابی سعید، قال: قال رسول

[ صفحه 49]

الله صلی الله علیه و آله و سلم: یکون عند انقطاع من الزمان و ظهور من الفتن رجل یقال له المهدی، یکون عطاوه حثیا. [28] .
نعیم و ابونعیم، از ابوسعید نقل کرده اند، که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که آخر الزمان شود - و یاس و نامیدی رخ نماید - و فتنه ها ظاهر شود، مردی خواهد بود که مهدی نامیده می شود و بخشش و عطایایش ریزان و سرشار است.
26 - اخرج ابو نعیم، عن عبد الرحمن بن عوف، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: یکون عند انقطاع من الزمان لیبعثن الله من عترتی رجلا، افرق الثنایا، اجلی الجبهه، یملا الارض عدلا، یفیض المال فیضا. [29] .
ابونعیم از عبدالرحمن بن عوف نقل کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که آخر الزمان شود - یاس و نامیدی و قحطی رخ نماید - به تحقیق خداوند مردی از خاندان مرا بر خواهد انگیخت، دندان های

[ صفحه 50]

پیشینش فاصله دار و جبینش گشاده است. زمین را از عدالت پر می سازد، و مال فراوان می بخشد.
27 - اخرج احمد و مسلم عن ابی سعید و جابر، عن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: یکون فی آخر الزمان خلیفه یقسم المال و لا یعده. [30] .
احمد و مسلم از ابوسعید و جابر، از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: در آخر الزمان خلیفه ای خواهد بود که مال را بدون اینکه بشمارد، تقسیم می کند.
28 - عن حذیفه بن الیمان، عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم فی قضیه المهدی علیه السلام مبایعته بین الرکن و المقام، و خروجه متوجها الی الشام، قال: و جبرئیل علی مقدمته، و میکائیل علی ساقته، یفرح به اهل السماء و الارض، و الطیر و الوحش، و الحیتان فی البحر اخرجه ابو عمر و عثمان بن سعید المقری فی سننه. [31] .
حذیفه یمانی، از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کرده که آن حضرت - درباره قضیه حضرت مهدی علیه السلام و بیعت کردن مردم با او در بین رکن و مقام

[ صفحه 51]

خانه کعبه و خروج او به سوی شام - فرمود: و جبرئیل در راس پیشاهنگان لشگر و میکائیل در راس دنباله داران لشگر او قرار دارند، آسمانیان و زمینیان و پرندگان و حیوانات وحشی و ماهیان دریا، همگی به ظهور او شاد می شوند. این روایت را، ابوعمر و عثمان بن سعید مقری نیز در کتاب سنن خود نقل کرده اند.
29 - اخرج احمد و الباوردی فی المعرفه، و ابو نعیم عن ابی سعید، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: بشراکم بالمهدی، رجل من قریش من امتی علی اختلاف من الناس و زلازل، فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما، و یرضی عن ساکن السماء و ساکن الارض، و یقسم المال صحاحا بالسویه بین الناس، و یملا قلوب امه محمد غنی، و یسعهم عدله حتی انه یامر منادیا فینادی: من له حاجه؟ فما یاتیه احد الا رجل واحد، یاتیه یساله، فیقول: ائت السادن، یعطیک. فیاتیه، فیقول: انا رسول المهدی الیک لتعطینی مالا، فیقول: احث. فیحثی، فلا یستطیع ان یحمله. فیلقی حتی یکون قدر ما یستطیع ان یحمله فیخرج به و یندم، فیقول: انا کنت اجشع امه محمد نفسا، کلهم دعی الی هذا المال فترکه غیری، فیرده علیه، فیقول: انا لا نقبل

[ صفحه 52]

شیئا اعطیناه فیلبث فی ذلک ستا او سبعا او تسع سنین، و لا خیر فی الحیاه بعده. [32] .
احمد و باوردی در کتاب المعرفه و ابونعیم از ابوسعید، نقل کرده اند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شما را به مهدی بشارت باد، مردی از قریش، از بین امت من، در زمانی که مردم باهم به مخالفت و ستیز بر می خیزند و زلزله ها روی می دهد، او زمین را از عدالت و برابری پر می سازد، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. آسمانیان و ساکنان زمین، از او راضی و خشنود می شوند. او مال را به درستی و برابری بین مردم تقسیم می کند و دل های امت محمد صلی الله علیه و آله را از بی نیازی می آکند و عدالت او همگان را شامل می شود، تا آنجا که فرمان می دهد ندا دهنده ای ندا در دهد: کیست که نیازی داشته باشد؟ پس هیچ کس جز یک مرد به نزد او نمی آید. مرد نزد او می آید و درخواست می کند، می فرماید: به نزد نگهبان پرده دار برو، به تو [نیازت را] می دهد. به نزد او می رود و می گوید: من فرستاده مهدی هستم، نزدت آمده ام که مالی به من عطا کنی. پس می گوید: بریز و آن قدر از مال به دامنش می ریزد که نمی تواند آن را حمل کند. پس مال را بیرون می برد، در حالی که پشیمان است و با خود می گوید: من طمعکارترین و حریص ترین فرد از امت محمد صلی الله علیه و آله بودم، همه آنان به این مال فرا خوانده شدند، اما

[ صفحه 53]

جز من کسی آن را قبول نکرد. پس باز می گردد و پول ها را به نگهبان پس می دهد، او می گوید: ما چیزی را که به کسی بخشیدیم، باز پس نمی گیریم. پس آن حضرت، در چنان حکومتی شش یا هفت یا نه سال درنگ می کند و بعد از او، خیری در زندگانی نیست.
30 - اخرج ایضا عن عبد الله، عن ابی سعید، عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم: المهدی منا، اجلی الجبهه، اقنی الانف. [33] .
نیز او (نعیم بن حماد)، از عبدالله از ابوسعید، از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کرده است که آن حضرت فرمود: مهدی از نسل ماست، گشاده پیشانی است و وسط بینی او قدری بر آمده است.
31 - اخرج نعیم بن حماد عن ابی سعید الخدری، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ستکون بعدی فتن، منها فتنه الاحلاس، یکون فیها حرب و هرب، ثم بعدها فتنه اشد منها، ثم تکون فتنه. کلما قیل انقطعت تمادت حتی لا یبقی بیت الا دخلته، و لا مسلم الا ملته حتی یخرج رجل من عترتی. [34] .

[ صفحه 54]

نعیم بن حماد از ابوسعید خدری نقل کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پس از من فتنه هایی رخ خواهد داد. یکی از آن فتنه ها، فتنه تنگدستی و بیچارگی و خانه نشینی خواهد بود. در آن فتنه، جنگ و گریزها به وقوع می پیوندند، و بعد از آن فتنه ای سخت تر و پس از آن فتنه ای دیگر خواهد بود. هر چه گفته می شود دیگر فتنه به پایان رسید، گسترش بیشتر می یابد، تا جائی که هیچ خانه ای نمی ماند، مگر آن که فتنه ای، آن را در بر می گیرد و هیچ مسلمانی نیست، مگر آن که فتنه ها او را دلزده و دلتنگ ساخته باشد. تا این که مردی از خاندان من قیام کند.
32 - اخرج نعیم عن علی، قال: لا یخرج المهدی حتی یقتل ثلث، و یموت ثلث، و یبقی ثلث. [35] .
نعیم از علی علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: مهدی، قیام نخواهد کرد، تا زمانی که یوم سوم مردم کشته شوند، یک سوم دیگر بمیرند و - تنها - یک سوم آنها باقی بمانند.

[ صفحه 55]

33- اخرج ابن ابی شیبه عن مجاهد، قال: حدثنی فلان - رجل من اصحاب النبی صلی الله علیه و آله و سلم،: ان المهدی لا یخرج حتی تقتل النفس الزکیه، فاذا قتلت النفس الزکیه غضب علیهم من فی السماء و من فی الارض، فاتی الناس، فزفوه کما تزف العروس الی زوجه لیله عرسها و هو یملا الارض قسطا و عدلا و تخرج الارض نباتها و تمطر السماء مطرها و تنعم امتی فی ولایته نعمه لم تنعمها قط. [36] .
ابن ابی شیبه از مجاهد نقل کرده است که گفت: فلانی - مردی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله - برایم روایت کرد که: همانا مهدی علیه السلام قیام نخواهد کرد تا آن زمان که نفس زکیه کشته شود. وقتی نفس زکیه کشته شد، هر کس در آسمان و هر کس در زمین است بر کشندگان او، خشمگین می شوند. پس مردم می آیند و شادمانه گرداگردش می چرند. چنانکه در شب عروسی شادمانه گرد عروس می چرخند. و مهدی علیه السلام زمین را از عدل و داد پر می کند، و امت من در زمان ولایت و حکومت او از چنان نعمتی برخوردار می شوند که هرگز در گذشته از آن بهره مند نبوده اند.

[ صفحه 56]

34- اخرج ابو عمرو الدانی فی سننه عن حذیفه، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم کانما یقطر من شعره الماء. فیقول المهدی: تقدم، صل بالناس. فیقول عیسی: انما اقیمت الصلاه لک. فیصلی خلف رجل من ولدی. [37] .
ابوعمرو دانی در کتاب سنن خویش از حذیفه، نقل کرده است، که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مهدی علیه السلام متوجه می شود که عیسی بن مریم نازل شده است و چنان است که گویا از موهایش، آب می چکد - مهدی علیه السلام به او می فرماید: بفرما، پیش برو و با این مردم نماز بگزار. عیسی گوید: این نماز برای اقتدای به تو بپا داشته شده. پس پشت سر مهدی علیه السلام که مردی از فرزندان من است، نماز می خواند.
35 - اخرج الطبرانی فی الاوسط، و الحاکم عن ام سلمه، قالت: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: یبایع الرجل بین الرکن و المقام عده اهل بدر، فیاتیه عصائب اهل العراق و ابدال اهل الشام، فیغزوه

[ صفحه 57]

جیش من اهل الشام حتی انتهوا بالبیداء خسف بهم. [38] .
طبرانی در کتاب الاوسط و حاکم، از ام سلمه، روایت کرده اند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عده ای به تعداد لشکریان بدر با آن مرد - مهدی علیه السلام - بین رکن و مقام کعبه، بیعت می کنند، پس جمعی از بزرگان اهل عراق و صالحین اهل شام به یاری او می آیند. پس لشگری از اهل شام با او و یارانش می جنگند، تا به منطقه ای به نام بیداء می رسند، زمین آنان را (لشگر شام) را در خود فرو می برد.
36 - عن محمد بن الحنفیه - رضی الله عنه - قال: [39] کنا عند علی علیه السلام، فساله رجل عن المهدی، فقال: هیهات، هیهات، ثم عقد بیده تسعا، فقال: ذلک یخرج فی آخر الزمان، و اذا قیل للرجل الله الله قیل، فیجمع الله له قوما قزعا کقزع السحاب یولف بین قلوبهم، لا یستوحشون علی احد، و لا یفرحون باحد، دخل فیهم علی عده اصحاب بدر، لم یسبقهم الاولون و لا یدرکهم الاخرون، و علی عدد اصحاب طالوت الذین جاوزوا النهر معه. [40] .

[ صفحه 58]

نعیم از محمد بن حنفیه نقل کرده است، که گفت: نزد علی علیه السلام بودیم، پس مردی از او درباره مهدی علیه السلام سوال کرد، آن حضرت فرمود: هیهات، چقدر دور است! سپس با دستش نه عدد شمرد [41] و بعد فرمود: او در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و در زمانی که درباره اش گفته شود: خدا را، خدا را، که او کشته شده است، [42] پس خداوند برای او، از جای جای زمین گروهی را که همچون قطعه های ابر پراکنده اند، گرد هم می آورد و بین دلهایشان الفت و پیوند ایجاد می کند، به گونه ای که از هیچ کس نمی هراسند و به هیچ کس شادمان نمی شوند. به تعداد اصحاب بدر در این گروه وارد می شوند، کسانی که پیشینیان بر آنان سبقت نگرفته و پسینیان توفیق درک و

[ صفحه 59]

وصول به آنان را نمی یابند و آنان به تعداد اصحاب طالوت اند که با او از نهر گذشتند.
37 - اخرج ابن ماجه و الطبرانی عن عبد الله بن الحارث ابن جزء الزبیدی، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: یخرج ناس من المشرق، فیوطئون للمهدی سلطانه. [43] .
ابن ماجه و طبرانی از عبدالله بن حارث بن جزء زبیدی نقل کرده اند، که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مردمی از مشرق زمین قیام می نمایند و برای سلطنت و حکومت حضرت مهدی علیه السلام زمینه سازی می کنند.
38 - اخرج ابو غنم الکوفی فی کتاب الفتن، عن علی بن ابی طالب، قال: ویحا للطالقان، فان الله بها کنوز لیست من ذهب و لا فضه، و لکن بها رجال عرفوا الله حق معرفته و هم انصار المهدی فی آخر الزمان. [44] .
ابوغنم کوفی در کتاب فتن از علی بن ابی طالب علیه السلام، روایت کرده است، که آن بزرگوار فرمود:

[ صفحه 60]

آه از طالقان - رحمت باد بر طالقان - خد را در آن شهر گنجینه هایی است که از طلا و نقره نیستند، بلکه در آن مردانی هستند که خدا را به حقیقت معرفت شناخته اند و آنان در آخر الزمان، یاوران مهدی علیه السلام خواهند بود.
39 - اخرج ابو نعیم عن ابی سعید، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: منا الذی یصلی عیسی بن مریم خلفه. [45] .
ابونعیم از ابوسعید نقل کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: از نسل ماست آن کسی که عیسی بن مریم پشت سر او نماز می خواند.
40 - اخرج ابو بکر الاسکافی فی فوائد الاخبار، عن جابر بن عبد الله، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: من کذب بالدجال فقد کفر و من کذب بالمهدی فقد کفر. [46] .
ابوبکر اسکافی، در کتاب فوائد الاخبار از جابر بن عبدالله نقل کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که دجال را تکذیب کند کافر شده و کسی که مهدی علیه السلام را تکذیب کند کافر شده است.

[ صفحه 61]

خدای تعالی را سپاس می گویم که مرا به نقل این چهل مورد از بین احادیث وارد شده درباره حضرت مهدی علیه السلام شرافت و توفیق بخشید. کسی که در این باره، خواستار احادیثی بیشتر و بحثی گسترده تر است می تواند در کتاب های مسانید و جوامع و کتاب های مبسوطی چون بحار الانوار و العوالم و کتاب کمال الدین از شیخ صدوق و غیبت از شیخ طوسی و کفایه الاثر و کتاب ما منتخب الاثر به بررسی و تحقیق بپردازد. الحمد لله رب العالمین.
12 رجب الخیر 1401 قم مقدسه لطف الله صافی گلپایگانی
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در چهارشنبه 86/6/14 و ساعت 2:38 عصر | نظرات دیگران()

السلام علی الائمه الدعاه  و القاده الهداه

ائمه : جمع امام : پیشرو

دعاه : جمع داعی : دعوت کننده

قاده : جمع قائد : رهبر

هداه : جمع هادی : هدایت کننده

سلام بر پیشوایان دعوت کننده و رهبران هدایتگر

 

با توجه به اینکه در فراز اول ابتدا لفظ ائمه آمده و بعد از دعوت سخن گفته میتوان فهمید که اهل بیت قبل از اینکه مردم را به سوی خداوند دعوت کنند خود عامل به دستورات الهی بوده اند و خودشان مسیری را که به آن دعوت میکنند پیموده اند. و اینگونه نیستند که مردم را دعوت به کاری کنند که خودشان آن را انجام ندهند.

 

اما رهبرانی که مردم را هدایت میکنند چند دسته اند:

-         رهبران گمراهی که مردم را به ضلالت و گمراهی دعوت میکنند.

-         رهبران هدایت یافته ای که صلاحیت هدایت مردم را ندارند ، یعنی با اینکه مسیر را پیموده اند به مسیر احاطه کافی ندارند و خودشان به کمک دیگران این مسیر را پیموده اند.

-         رهبرانی که مسیر را پیموده اند و صلاحیت هدایت هم دارند.

 

نکته بسیار لطیفی که در این مباحث میتوان به آن اشاره کرد سنخیت ما با امام است . یعنی هر اندازه که ما با امام سنخیت پیدا کنیم به همان اندازه به ایشان نزدیک میشویم .

برای مثال اگر ائمه دارای صفت دعوت به حق هستند ما نیز باید این صفت را در خود احیا کنیم . و مصداق آیه شریفه الا الذین ءامنو و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو باالصبر شویم.

البته نباید فراموش شود دعوت ما به سمت حق باید شرایط زیر را داشته باشد:

-         از روی دلسوزی باشد

-         برای رضای خدا باشد نه برای اینکه دوست دارم او هم شبیه من باشد.

-         (و قولو قولا سدید)امر به معروف فقط در مواردی باشد که حکم صریحی در مورد آن آمده ، نباید روی مشتبهات و یک سری توهمات متدینین امر به معروف کرد که چه بسا این عمل مستحق عقوبت الهی باشد.

-         نکته چهارم که از همه هم مهمتر است این است که باید خودمان عامل باشیم و از آن دسته‌ای نباشیم که خلوتشان با منبرشان زمین تا آسمان تفاوت دارد

 


 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در دوشنبه 86/6/5 و ساعت 4:15 عصر | نظرات دیگران()

و کذلک بعثناهم لیتسائلو بینهم قال قائل منهم کم لبثم؟(کهف/19)
خداوند در این آیه که مربوط به اصحاب کهف است میفرماید : هدف از بیدار کردن اصحاب کهف این بود که از هم بپرسند چند وقت در این خواب گران بودند؟
این سوال اینقدر مهم بوده که خداوند به خاطر آن اصحاب کهف را بعد از سیصد سال خواب بیدار کرد.
لذا این سوال سوالی بس حیاتی و سازنده است و یک از عوامل بیداری از خواب غفلت است. گفته میشود مرحوم آیت الله بروجردی در اواخر عمر بر لب جوی مینشست و گریه میکرد و زیر لب میخواند : بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین.
حضرت امام میفرماید همه این دنیا مثل خیال و خواب است مثل سراب و وقتی مردیم بیدار خواهیم شد.
از خود بپرسیم چند وقت در این دنیا بودیم ؟ مثل برق از جلوی چشم میگذرد ؟ بپرسیم چرا اینقدر کم در این دنیا زندگی میکنیم؟(در برابر زندگی آخرت به صفر میل میکند)
اگر همین الان بمیریم این عمر گرانمایه از کف دادیم چقدر مینماید؟حتما خواهیم گفت : چشم برهم زدنی بیش نبود!
شاید بگوییم یک هفته یک روز و ..ساعتی یا آنی.
کیست که نخواهد به مقام خلیفه اللهی برسد ؟ کیست که نخواهد از اولیاء خدا شود ؟ پس چرا حرکت نمیکنیم؟
مگر چقدر وقت داریم برای اصلاح ابدیتمان؟ وقت دیر است و راه دور است
مگر نه اینست که وقت چهل ساله شدیم شیطان با بوسه ای بر پیشانی ما پرونده ما را مختومه اعلام میکند و میگوید دیگر امیدی به هدایتت نیست ؟ پس کی قرار است حرکت کنیم ؟ چقدر زمان داریم؟
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در جمعه 86/6/2 و ساعت 10:19 صبح | نظرات دیگران()
   1   2   3      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

کهف المهدی
مدیر وبلاگ : محمد حسین افشاری[45]
نویسندگان وبلاگ :
نیما ابراهیمی
نیما ابراهیمی (@)[0]

اکبر رهنمون
اکبر رهنمون (@)[0]

سید امین طاهری
سید امین طاهری (@)[0]

مجتبی موحدیان
مجتبی موحدیان (@)[12]

هادی بزاززادگان
هادی بزاززادگان (@)[0]

مصطفی کنعانی
مصطفی کنعانی[5]

آخرین مسافر کهف المهدی مهدی امام زمان حسین افشاری رضا صاحب الزمان زیارت علی اکبر لطیفیان شعر شهدا شهید عبادت خدا حبل طناب صراط نور برهان رحمت

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 4
مجموع بازدیدها: 48442
جستجو در صفحه

لینک دوستان
لوگوی دوستان
خبر نامه