سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
اندرزها، صیقل جانها و جلای دل هایند . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: چهارشنبه 103 آذر 14

میدونی چرا گوسفندان هیچ وقت به راه توجه ندارند؟
برایشان مهم نیست که کجا میروند و ...؟
چون همیشه سرشان پایین است و دائم به علف خوردن می اندیشند.
فکر کنم اگر سرشان را بلند کنند چیزهای جالبتری را میبینند و بعد به آن فکر هم میکنند
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در چهارشنبه 86/5/31 و ساعت 11:45 صبح | نظرات دیگران()

به فیض جرعه جام تو تشنه ایم ولی
نمی کنیم دلیری نمی دهیم صداع

صداع به معنای جدیت و جهد است
یعنی ما تشنه جام تو ایم ای ساقی لب تشنگان اما حرکت نمی کنیم.
فکر کنم از عجیب ترین ابیات حضرت حافظ است که هم مایه سرافکندگی و شرمندگی است هم حقیقتا شرح حال ماست
البته عجیب است چون مگر میشود کسی تشنه باشد ولی برای آب حرکت نکند؟
مولانا میگوید:
اگر تو یار نداری چرا طلب نکنی؟
وگر به یار رسیدی چرا طرب نکنی

چرا انسانها در جهت مقصودشان حرکت نمیکنند؟تازه اگر مقصد و مقصودی داشته باشند. که من حاضرم شرط ببندم نصف بیشتر ما هدف مدف حالیمون نیست! مست و سرخوش از باده های دنیا هستیم و برای خودمون الکی میچرخیم و با اعتباریات و توهماتمون فخر میفروشیم و ...
گر نه مستی ای رفیق خوبروی
مقصدت باشد کجا با من بگوی

باز گو با من که مقصودت کجاست
این رهت را در چه منزل انتهاست

هیچ عاقل دیده استی ای رفیق
کو نداند مقصد و پوید طریق؟

عرضم اینجاست حالا از اونایی که مقصد و مقصودی دارند چرا کمتر به آن میرسند؟
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در دوشنبه 86/5/29 و ساعت 10:43 عصر | نظرات دیگران()

بعد از غصب خلافت توسط ابوبکر وعمر اولین کاری که ابوبکر کرد مصادره فدک بود در صورتی که در عالم سیاست طبیعتا نباید فضا را طوری رقم میزدند که حواسها به خاندان رسول و عترت و علی بیفتد چون خلافت حضرت علی در میان مسلمانان بسیار واضح بود.لذا باید طوری کار میکردند که علی فراموش شود.
پس راز غصب فدک چه بود؟





از بچگی همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا حضرت زهرا اینقدر پیگیر فدک بودند؟ چرا ایشان نیز مثل شوهرشان امیرمومنان راه زهد را در پیش نگرفتند؟
اما ظاهرا داستان بیخ دار تر از این حرفها بوده . چون همانطور که عرض کردم غاصبین خلافت هم اولین کاری که بعد از غصب خلافت کردند مصادره کردن فدک بوده است.
لازم است توضیحی کوتاه در باره فدک عرض کنم.
فدک سرزمین زراعی یهود بوده که در یکی از جنگهای پیامبر بدون جنگ و خونریزی به دست مسلمانان میافتد. و بنا بر آیه قرآن غنایمی که بدون جنگ به دست مسلمین بیافتد برای رسول و خاندان رسول است.
فدک 400 کارگر ثابت داشت که به امور باغ رسیدگی میکردند و در هنگام برداشت محصول 2000 کارگر به این تعداد اضافه می شد تا بتوانند محصول آنرا بچینند.
پیامبر این باغ را به زهرا بخشید و در زمان حیات پیامبر به دستور حضرت زهرا مسئول دفتر فدک منصوب از طرف پیامبر بود که حساب کتابها را با ایشان صاف میکرد.
بعد از فوت پیامبر مسئول دفتر فدک منصوب من جانب الزهرا شد و حضرت زهرا به او فرمودند از این به بعد حسابها را به خود من تحویل بده.
فکر کنم تقریبا واضح شده باشد که فدک یک پشتوانه ای بود برای حکومت پیامبر و مدینه بدون فدک پا برجا نبود . فدک درآمد دست به نقد حکومت بود که بسیار هم درامد خوبی بود.
اولی و دومی به خوبی به این داستان واقف بودند که اگر بخواهند حکومت کنند باید فدک را از زهرا بگیرند و الا فدک در دست زهرا همان کاری را می کند که ثروت خدیجه برای محمد(ص) کرد. یعنی علی میتواند به پشتوانه ثروت زهرا دوباره خلافت را از غاصبانش باز پس بگیرد.
پست بعدی: مناظره ابوبکر با حضرت صدیقه طاهره
اگر مباحث تکراری است و دوستان لزومی به مطرح کردن این مباحث نمیبینند لطفا تذکر دهید که در این ایام در مورد شخصیت و صفات حضرت زهرا بیشتر مانور دهیم.
التماس دعا


 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در دوشنبه 86/3/21 و ساعت 11:45 عصر | نظرات دیگران()

بعد از غصب خلافت توسط ابوبکر وعمر اولین کاری که ابوبکر کرد مصادره فدک بود در صورتی که در عالم سیاست طبیعتا نباید فضا را طوری رقم میزدند که حواسها به خاندان رسول و عترت و علی بیفتد چون خلافت حضرت علی در میان مسلمانان بسیار واضح بود.لذا باید طوری کار میکردند که علی فراموش شود.
پس راز غصب فدک چه بود؟
از بچگی همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا حضرت زهرا اینقدر پیگیر فدک بودند؟ چرا ایشان نیز مثل شوهرشان امیرمومنان راه زهد را در پیش نگرفتند؟
اما ظاهرا داستان بیخ دار تر از این حرفها بوده . چون همانطور که عرض کردم غاصبین خلافت هم اولین کاری که بعد از غصب خلافت کردند مصادره کردن فدک بوده است.
لازم است توضیحی کوتاه در باره فدک عرض کنم.
فدک سرزمین زراعی یهود بوده که در یکی از جنگهای پیامبر بدون جنگ و خونریزی به دست مسلمانان میافتد. و بنا بر آیه قرآن غنایمی که بدون جنگ به دست مسلمین بیافتد برای رسول و خاندان رسول است.
فدک 400 کارگر ثابت داشت که به امورد باغ رسیدگی میکردند و در هنگام برداشت محصول 2000 کارگر به این تعداد اضافه می شد تا بتوانند محصول آنرا بچینند.
پیامبر این باغ را به زهرا بخشید و در زمان حیات پیامبر به دستور حضرت زهرا مسئول دفتر فدک منصوب از طرف پیامبر بود که حساب کتابها را با ایشان صاف میکرد.
بعد از فوت پیامبر مسئول دفتر فدک منصوب من جانب الزهرا شد و حضرت زهرا به او فرمودند از این به بعد حسابها را به خود من تحویل بده.
فکر کنم تقریبا واضح شده باشد که فدک یک پشتوانه ای بود برای حکومت پیامبر و مدینه بدون فدک پا برجا نبود . فدک درآمد دست به نقد حکومت بود که بسیار هم درامد خوبی بود.
اولی و دومی (لعنه الله علیهما)به خوبی به این داستان واقف بودند که اگر بخواهند حکومت کنند باید فدک را از زهرا بگیرند و الا فدک در دست زهرا همان کاری را می کند که ثروت خدیجه برای محمد(ص) کرد. یعنی علی میتواند به پشتوانه ثروت زهرا دوباره خلافت را از غاصبانش باز پس بگیرد.
پست بعدی: مناظره ابوبکر(لعنه الله علیه) با حضرت صدیقه طاهره
اگر مباحث تکراری است و دوستان لزومی به مطرح کردن این مباحث نمیبینند لطفا تذکر دهید که در این ایام در مورد شخصیت و صفات حضرت زهرا بیشتر مانور دهیم.
التماس دعا
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در چهارشنبه 86/3/16 و ساعت 8:54 عصر | نظرات دیگران()

آنانکه سرمایه عمر خویش را (عمل) در بازار ریا و خودنمایی نمیریزند به کوچکترین کار خود رنگ و صبغه خدایی میدهند.

خمینی مرد خدا بود روح خدا بود منبع عظیم انرژی که مردان بزرگی چون مطهری و بهشتی و همت و بروجردی و باکری و ... طفلان دبستان او بودند.





او آمد تا ما باور کنیم انسان شدن مهال نیست . آمد تا باور کنیم نزدیک شدن به مرزهای عصمت افسانه و افسون نیست.

او آمد تا نشان دهد فقط مهدی بقیه الله نیست او بقیه الحسین بود .بقیه الزهرا بود و تبع بقیه الله.

و این است راز تسخیر قلوب مومنین که لا موثر فی الوجود الا الله.







او تفسیر آیه قدافلح من زکها بود .

یک آیه و نشانه‌ای از قرآن بود که گواهی بر هدایتگر بودن قرآن بود.





نهایتا چند خطی از پیر خراباتیمان:

پس ای عزیز ، از مکاید شیطان بترس و در حذر باش ،و با خدای خود مکر و حیله مکن که پنچاه سال یا بیشتر شهوت رانی می کنم

،و دم مرگ با کلمه استغفار جبران گذشته را میکنم.اینها خیال خام است. اگر در حدیث دیدی یا شنیدی که حق تعالی بر این امت

تفضل فرموده و توبه آنها را تا قبل از وقت معاینه آثار مرگ یا خود آن قبول می فرماید ،صحیح است،ولی هیهات که در آن وقت توبه

از انسان متمشی شود.مگر توبه لفظ است ! قیام به امر توبه زحمت دارد.چه بسا باشد که قبل از فکر توبه یا عملی کردن آن ،

اجل مهلت ندهد ،و انسان را با بار معاصی سنگین و ظلمت بی پایان گناهان از این نشئه منتقل نماید.
پس ای عزیز ، هر چه زودتر دامن همت به کمر بزن و عزم را محکم و اراده را قوی کن ،و از گناهان ،تا در سن جوانی هستی یا در

حیات دنیایی میباشی، توبه کن ،و مگذار فرصت خداداد از دستت برود ،و به تسویلات شیطانی و مکاید نفس اماره اعتنا مکن.

التماس دعای فرج
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در سه شنبه 86/3/15 و ساعت 9:39 صبح | نظرات دیگران()

تاریخ دوران حضرت فاطمه زهرا همیشه توام با سوالات بسیار زیادی بوده است .
چگونه ممکن است امت اسلام به این زودی واقعه غدیر خم را فراموش کنند؟
چگونه ممکن است با زهرا که دارای مقام رفیعی در جامعه اسلامی آن روز بود این گونه رفتار کنند؟
چگونه ممکن است اولی و دومی با این که این همه اخطار پیغمبر و پیشگوییهای آن حضرت باز هم دست به این فجایع تاریخی بزنند؟
چرا حضرت امیر خانه نشینی را بر جهاد ترجیح داد؟چرا ایشان مامور به سکوت بودند؟
چرا حضرت فاطمه به پشت درب خانه آمدند؟
چرا با اینکه پیغمبر از ضمیر این بدکاران (اولی و دومی)آگاه بودند جلوی نفوذ آنها را نگرفتند؟
.
.
.
سوالات بسیار است و بسیار که البته چند سالی است که در این زمینه ها به شدت در حال تحقیق و مطاله هستم.حدود تابستان دو سال پیش بود که بالاخره جوابهای مناسبی برای این سوالات یافتم و تازه متوجه شدم که ما تاریخ اسلام را چگونه باید بررسی کنیم.
بگذریم که این قصه سر دراز دارد و ...
بد نیست که در این پست به جایگاه حضرت زهرا در مدینه آن روز اشاراتی کنم.
منزل حضرت زهرا تنها منزلی بود که به مسجد درب داشت . به این معنا که حضرت فاطمه برای بیرون رفتن از منزل باید از درون مسجد رد می شدند.
پایگاه پیامبر هم معمولا در مسجد بود به این معنا که اکثر اوقات رسول الله در حالی که حداقل سی الی چهل نفر (حداقل) در مسجد بودند در حال رتق و فتق امور بودند.
هرگاه که حضرت زهرا برای امری (حضرت زهرا روزانه حداقل سه بار برای آب آوردن از خانه بیرون می رفتند) به خارج از خانه می رفتند پیامبر بلند می شدند و به احترام ایشان می ایستادند.به تبع ایشان همه مسلمانان حاضر نیز می ایستاند و احترام می کردند در بعضی موارد پیامبر جلو می رفتند و دست حضرت زهرا را بوسه می زدند . (پیامبر غیر از دست زهرا دست دیگری را نبوسیده بودند)
در جنگها آخرین کسی که پیامبر از آنها خداحافظی می کرد فاطمه بود و اولین کسی که به او سلام می کرد ایشان بودند.
هر بار که از درب خانه حضرت فاطمه رد می شدند می ایستادند و آیه تطهیر را تلاوت می فرمودند.
حضرت زهرا برای زنهای مدینه حکم استاد داشتند لذا تسلط و نفوذ بسیاری بر شهر از طریق زنهای مدینه داشتند.
.
.
.
خلاصه بعد از فوت پیامبر شخصیتی با این عظمت در نگاه مردم مدینه با ابوبکر سر مساله فدک و ولایت درگیر می شود.
که بماند برای پست بعدی که احتمالا داستان جالبتر هم بشود.
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در جمعه 86/3/11 و ساعت 10:57 صبح | نظرات دیگران()

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد

آقا بیا تا با ظهور چشمهایت
این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد

آقا بیا تا کی دو چشم انتظارم
شبهای جمعه تا سحر احیا بگیرد

پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد

آقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد

التماس دعای فرج - باعلی
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در دوشنبه 86/3/7 و ساعت 2:17 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2   3      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

کهف المهدی
مدیر وبلاگ : محمد حسین افشاری[45]
نویسندگان وبلاگ :
نیما ابراهیمی
نیما ابراهیمی (@)[0]

اکبر رهنمون
اکبر رهنمون (@)[0]

سید امین طاهری
سید امین طاهری (@)[0]

مجتبی موحدیان
مجتبی موحدیان (@)[12]

هادی بزاززادگان
هادی بزاززادگان (@)[0]

مصطفی کنعانی
مصطفی کنعانی[5]

آخرین مسافر کهف المهدی مهدی امام زمان حسین افشاری رضا صاحب الزمان زیارت علی اکبر لطیفیان شعر شهدا شهید عبادت خدا حبل طناب صراط نور برهان رحمت

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 8
مجموع بازدیدها: 49230
جستجو در صفحه

لینک دوستان
لوگوی دوستان
خبر نامه