کهف المهدی
سلام
خیلیها فکر میکنند که در زمان غیبت اگر اعمال ما درست باشد حضرت ولی عصر برای دیدار ما تشریف میآورند اما غلط است .
دیدار حضرت ولی عصر امریست کاملا ارادی و از طرف ما صورت میگیرد.
مثل ما مثل کسی است که پشت دیوار خانه ای قایم شده است ولی به سمت درب منزل هم نمیرود چه برسد به اینکه بخواهد وارد خانه شود.
ما پشت دیوارهای بلندو قطور این دنیا خودمان را قایم کردهایم و ظاهرا اصلا تمایلی به ورود به خانه حقیقت نداریم ? و الا در خانه حقیقت اگر امام زمانمان را نبینیم پس چه چیزی میبینیم؟اصلا همه حقیقت خود حضرت است.بگذریم
خیلیها دوست دارند بدانند آیا میشود به محضر آقا امام زمان رسید یا خیر؟
خیلیها دوست ندارند به محضر امام زمان برسند شاید از ایشان میترسند!
خیلیها دوست دارند به محضر امام زمان برسند ? اما فقط دوست دارند .
بعضیها دوست دارند به محضر آقا برسند و حاضرند هر چه دارند و ندارند برای این امر بدهند.
به نظر حقیر اگر برایمان ایمان حاصل شود که میشود خدمت آقا رسید شاید وضعمان بهتر از این باشد یعنی اگر یقین حاصل کنیم که ما هم میتوانیم آنقدر بزرگ باشیم که خدمت حضرت برسیم.
همه مشکلات ما از همین یقین داشتن و نداشتنه . همه میدانیم که تربت امام حسین شفا میدهد روایات بسیاری هم در این زمینه وارد شده.
اما مشکل ما اینجاست که سخن حضرت امام صادق (ع) را قبول نداریم(ایمان نداریم) اما به حرف و نسخه یک طبیب و دکتر عمومی اطمینان میکنیم .
شیخ عباس قمی با انگشتان خود شفا میداد و میفرمود انتظار دارید که انگشتانی که در راه نوشتن فضایل اهل بیت بارها پوست انداخته شفا ندهد؟
یک مرتبه ساعت ایشان خراب میشود و ایشان تربت ابیعبدالله را به آن میزنند و ساعت درست میشود به همین راحتی!
به نظر من فرق بین من و ایشان فقط در یقین است.ما نسبت به قیامت یقین نداریم ? یقین که نداریم هیچ شک هم نداریم.
چون شک نسبت به قیامت هم زندگی انسان را زیر و رو میکند.
از یک سری قرص و دوا و آمپول حاجت میگیریم اما از تربت امام حسین ...
باید باورهایمان را درست کنیم.
باور کنیم که هیچ چیز در این عالم موثر نیست الا حضرت حق.
باور کنیم که منزل ما کبریاست و جای ما در این گل و لای زمین نیست.
خدا نکند روز قیامت به ما بگویند فلانی تو میتوانستی به مقام آقای بهجت برسی ! به مقام امام خمینی برسی به مقام شیخ رجبعلی خیاط و شیخ عباس قمی برسی .
اما لازم نیست جای دوری بریم خود خدا در همین دنیا این اطمینان را داده که هرکس تزکیه کند به مقام فلاح و رستگار که همان بیرون آمدن از پوسته طبیعت است میرسد.
خداوند در سوره شمس بعد از ?? قسم میفرماید قد افلح من زکها
به یقین هر کس تزکیه کند و زحمت بکشد رستگار میشود اما کی باور میکنه؟
خلاصه دوست بزرگوار در این دنیا میشود به خدمت حضرت ولی عصر رسید . حیف نیست عمر گرانبها را صرف دیدن جمال زیبایش نکنیم؟حیف نیست این چشمها همه چیز ببینند ? هر گناهی را ببینند ? الا روی زیبای مهدی؟
حیف نیست که حضرت در کنار ما زندگی کند و ما هیچ میلی به دیدارشان نداشته باشیم؟
وقتی در این عالم میتوان خدا را مشاهده کرد حضرت ولیعصر را نمیتوان مشاهده کرد؟
التماس دعای فرج
به نام خدا
داستان اون جوون مسیحی که مسلمان شد و اومد پیش پیغمبر یادتونه؟
تو کتابای درسی دبستانمون بود.
اومد و گفت یا رسول الله من مسلمان شدهام چه کنم؟حضرت فرمود به مادرت نیکی کن و بس.
جوان بهقدری به مادرش نیکی و احسان میکرد تا مادر پیرش هم مسلمان شد .
مادر به فرزند گفت : حال که من مسلمان شدهام چه باید بکنم؟
و ...
نکته جالبی که به ذهن میرسد اینجاست که پیرزنی مسیحی یا حتی جوان و شاید هر کسی که مسلمان شود اولین سوالی که به ذهنش میرسه اینه که حالا که من مسلمان شدهام چه باید بکنم؟
تا به حال این سوال را از خود پرسیدهایم؟
حالا که من مسلمانم چه باید بکنم؟
آیا مسلمانی به همین ?? رکعت نماز محدود میشه؟فرق من با یه کافر یا یه مسیحی چیه؟
اگه من سنی بودم یا مسیحی بودم چقدر زندگی متفاوتی با الآن داشتم؟
هر بار که گناهی میکنیم کافر شدهایم آیا وقت آن نرسیده که از خود بپرسیم حال که من میخواهم مسلمان شوم و توبه کنم چه باید بکنم؟
حتی از این هم بالاتر است هر بار که گناه میکنیم نشان از کفر درونمان است اگر مسلمان بودیم که گناه نمیکردیم.لذا خداوند در مورد شیطان میفرماید کان من الکافرین یعنی او از کافران بود . همان زمان که مرا عبادت میکرد نیز کافر بود.
بیاییم کفرها و شرکهای درونمان را در بیاوریم بیاییم به راستی مسلمان شویم.
بگوییم آقاجان یابنالحسن من میخواهم مسلمان تو شوم میخواهم عبد و تسلیم تو شوم. چه باید بکنم؟
در کتاب مکیال المکارم وظایف شیعه نسبت به امام زمان جمع آوری شده و این کتاب به دستور خود حضرت نگاشته شده شاید مقداری از این چه کنیمهای زمان غیبت را بتوانیم در این کتاب بجوییم.
یاعلی - التماس دعای فرج
سلام
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
اسمائکم فی الاسماء و اجسادکم فی الاجساد و ارواحکم فی الارواح و انفسکم فیالنفوس.
سلام بر شما اهل بیت پیامبر .
اسامی شما در اسما است و اجسادتان در جسدها و روحهایتان در روحها و نفسهایتان در نفسهاست.(زیارت جامعه کبیره)
فرازهای سنگینی است از زیارت جامعه کبیره در وصف حضرات معصومین.بسیار زیباست یعنی بین من و حضرت بقیه الله هیچ فاصلهای نیست . و او با من است و من دور از خودم.
یا ر نزدیکتر از من به من است وین عجبتر که من از خود دورم
حضرت بسیار نزدیک به ماست و اصلا فاصلهای از ما ندارد ما را از خودمان بهتر میشناسد ما را از خودمان بیشتر دوست دارد قلب ما خانهاوست اما حیف که این خانه را غصب کردهایم . در حقیقت همه اعضا و جوارح ما برای اوست اما حیف که ما غاصبیم.و الا همه این عالم به یمن وجود او برپاست و همه طفیل وجود اوییم همه سر سفره او روزیخوریم و اوست هدف خلقت اوست مرکز پرگار آفرینش بیمحبت او راه رفتن در زمین غصب است آب خوردن بیمحبت او حرام است مگر نه اینست که مهریه حضرت زهرا در آسمانها آبهای زمین بود؟
اگر آینه دل را صاف کنیم و آن را از حکومت شیاطین و دیوها در بیاوریم حتما حضرت به خانه خودشان تشریف میآورند.
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
اما این دلی که ما ساخته ایم برای حضرات ائمه از هر جایی بدتر است . بدون تردید حضرت بقیه الله در دلی که آجرهایش از گناه و دیوارهایش از معصیت خدا ساخته شده باشد راهی ندارد. این دل از زندان امام موسی کاظم برای حضرت دردناکتر است . ایشان هرگز با اراده خودشان در این دل وارد نمیشوند.چون ارواح ایشان از هر پلیدی پاک است و اصلا حضور ایشان با گناه قابل جمع نیست.
علیک باماره قلبک
حضرت علی علیه السلام میفرمایند برتو باد به امارت و آبادانی قلبت.
اگر خانهای ویران باشد چطور میتوان در آن بنایی را احداث کرد ؟
باید اول آوارها را برداریم.اگر چنین کردیم دیگر هزینه ساخت را خود حضرت تقبل کردهاند.به نظر معامله خوبی میآید.
اما اگر دل را آباد کردیم دیگر ارواحکم فیالارواح را میبینیم . معنای حقیقی این فرازها را در مییابیم.
والعاقبه للمتقین-التماس دعای فرج
به نام خدا
و قال مولانا الصادق (ع): من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق
هر کس که دوست دارد از یاران قائم ما باشد باید سه ویژگی داشته باشد:
?-منتظر باشد ?-باورع باشد ?- اخلاق کریمانه داشته باشد.
اما منتظر بودن امری است درونی . اینگونه نیست که برای مثال به خودمان بگوییم که من از این به بعد قصد دارم واقعا منتظر باشم و این ویژگی در ما پدید بیاید.منتظر ویژگیهای زیادی دارد. شخصی را فرض کنید که در ایستگاه اتوبوس ایستاده و منتظر است تا اتوبوس بیاید .این شخص ویژگیهایی دارد:
نگاهش به سمتی است که قرار است از آن سمت اتوبوس بیاید.
حتی در ایستگاه هم آرام و قرار ندارد و هر از گاهی بلند میشود و خیابان را نگاهی میاندازد.
مطمئنا اینگونه نیست که بنشیند و با دوستش مثلا شطرنج بازی کند چون اگر اتوبوس بیاید یا باید سوار نشود یا بازی را به هم بزند.
فراموش نمیکند که منتظر چه چیزی ایستاده.
آماده است که اگر اتوبوس جلوتر یا عقب تر از ایستگاه پارک کرد مسیری را بدود تا به اتوبوس برسد.
و ...
شاید اینقدرا هم لازم نیست منتظر باشیم نمیدونم ولی هر چی فکر میکنم از انتظار همین به ذهنم میرسه.ما اندازه یک اتوبوس هم منتظر آقامون نیستیم.
سید عبدالکریم از علما و عرفایی بود که هر هفته به خدمت آقا میرسید و داستانهای زیبایی هم دارد.یک بار حضرت بقیهالله از ایشان میپرسد سید اگر یک هفته ما را نبینی چه میکنی ؟
گفت آقا جان مطمئنا میمیرم.
آقا فرمودند به خاطر همین است که ما را میبینی.
عالم بر مبنای اضطرار میچرخد تا مضطر نشوی چیزی بهت نمیدهند.
تا نگرید طفلک حلوا فروش دیگ بخشایش نمیآید به جوش
انسان منتظر همیشه نگاهش به عالم بالاست تا شاید نظر رحمتی بر دل خستهاش شود و او را نیز در شمار یاران حضرت قرار دهند.
هر جا میرود دنبال مولایش میگردد و آنی از او غافل نمیشود.
همیشه سبکبال است تا به محض شنیدن ندای هل من ناصر مولا به پا خیزد .
و ...
ضمنا خوشحال میشوم که از نوشتههای دوستان و بزرگواران در این وبلاگ استفاده کنیم مطالبتان را به این ایمیل ارسال فرمایید:mohammadhafshari@yahoo.com
سلام
با تشکر از سالک ساقی
من از تو که همیشه هزار گله دارم
نگاه کردم ودیدم چقدر فاصله دارم
چقدر جمعه گذشته از آن زمان که تو رفتی
چه ندبه ها که نخواندند شیعیان که تو رفتی
کجاست منتظر تو؟! چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم عزیز من که غریبی
عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت
چه کودکانه سپردیم دل به قصه قسمت
چه بی خیال نشستم چه کوششی ، چه وفایی
فقط نشستم وگفتم خدا کند که بیایی
التماس دعای فرج