سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
زیبایی دانشمند در عمل به دانشش است . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 29


اما غیبت یوسف بیست سال به طول انجامید و در این مدت یعقوب روغن بر گیسوان نزده و سرمه نکشیده و عطر استعمال نکرده و به زنان نزدیک نشده بود تا آنکه خدای تعالی پریشانی یعقوب را برطرف کرد و یوسف و برادرانش و پدر و مادر و خاله اش را به گرد یکدیگر جمع کرد. سه روز این غیبت را در چاه و چند سال آن در زندان و باقی سنوات را در امارت بود. یوسف در مصر بود و یعقوب در فلسطین و بین آنها نه روز مسافت بود و در دوران غیبتش احوال مختلفی بر وی عارض شد. برادرانش اتفاق کردند او را بکشند، سپس او را به چاه عمیقی انداختند، آنگاه او را به بهای اندکی که چند درهم معدود بود فروختند، بعد از آن گرفتاری زن عزیز مصر و چندین سال در زندان به سر بردن پیش آمد و سپس امیر مصر گردید و خدای تعالی اوضاع پریشان او را سامان داد و تاویل خوابش را به وی نمایاند.
پس یعقوب می دانست که یوسف نمرده و زنده است و خدای تعالی پس از یک دوره غیبت او را به زودی ظاهر می سازد و به فرزندانش می گفت: من از جانب خداوند چیزی را می دانم که شما نمی دانید...

پس حال کسانی که امروزه عارف به امام زمان غائب(عج) هستند، مانند حال یعقوب است که به یوسف و غیبتش عارف بود و حال جاهلان به او و به غیبتش و دشمنان امر او، حال خاندان و خویشان اوست که کار جهالت آنها درباره یوسف و غیبت وی به جایی رسید که به پدرشان گفتند: به خدا سوگند که تو در گمراهی دیرین خود هستی.

پی نوشت:
- از کمال الدین...
- دلیل آگاهی یعقوب به طور مفصل در کتاب کمال الدین آمده.


 نوشته شده توسط مجتبی موحدیان در شنبه 86/7/14 و ساعت 3:39 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

کهف المهدی
مدیر وبلاگ : محمد حسین افشاری[45]
نویسندگان وبلاگ :
نیما ابراهیمی
نیما ابراهیمی (@)[0]

اکبر رهنمون
اکبر رهنمون (@)[0]

سید امین طاهری
سید امین طاهری (@)[0]

مجتبی موحدیان
مجتبی موحدیان (@)[12]

هادی بزاززادگان
هادی بزاززادگان (@)[0]

مصطفی کنعانی
مصطفی کنعانی[5]

آخرین مسافر کهف المهدی مهدی امام زمان حسین افشاری رضا صاحب الزمان زیارت علی اکبر لطیفیان شعر شهدا شهید عبادت خدا حبل طناب صراط نور برهان رحمت

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 8
مجموع بازدیدها: 48570
جستجو در صفحه

لینک دوستان
لوگوی دوستان
خبر نامه